عصیان

درباره بلاگ
عصیان

عصیان خیزشی است در مقابل تمام ناحقی ها و بی حقی ها... جایی برای گفتن حرفی حق؛ ولو تلخ و کوتاه ...

بایگانی
آخرین مطالب

۴ مطلب در تیر ۱۳۸۸ ثبت شده است

اشاره: رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با مسئولین نظام اسلامی و جمعی از قشرهای مختلف مردم، ضمن بیانات ارزشمندی در باره بعثت حضرت ختمی مرتبت(ص)، در خصوص مسائل روز و هشدار به نخبگان مواردی را متذکر شدند که آگاهان سیاسی این بخش از بیانات معظم له را پیام به آقای هاشمی رفسنجانی تفسیر میکنند. رهبر معظم انقلاب در این بخش تأکید کردند که نخبگان در معرض امتحان عظیمی قرار دارند و مردود شدن در این امتحان به سقوط منجر خواهد شد. ایشان با پرهیز دادن از سیاست بازیها، از آقای هاشمی رفسنجانی خواستند که خرد را معیار قرار بدهد. معظم له شاخص خرد را بندگی خداوند دانستند. این بخش از سخنان مقام معظم رهبری، خواندنی و عبرت آموز است.   

 

 

رهبر معظم انقلاب  

هر کسى امروز جامعه را به سمت اغتشاش و ناامنى سوق بدهد، از نظر عامه‏‌ى ملت ایران انسان منفورى است؛ هر که می‏خواهد باشد. هر هدفى را که این ملت بخواهد به آن برسد، در سایه‏ى آرامش و امنیت خواهد رسید. وقتى امنیت بود، تحصیل هم هست، علم هم هست، پیش‏رفت هم هست، صنعت هم هست، ثروت هم هست، آسایش گوناگون هم هست، عبادت هم هست؛ دنیا و آخرت در سایه‏ى امنیت وجود دارد. وقتى ناامنى ایجاد شد، همه‏ى اینها مخدوش میشود. به هم زدن امنیت یک ملت بزرگترین گناهى است که ممکن است کسى مرتکب بشود. این را البته آن کسى که مأمور است، مزدور است، او که حرف گوش نمیکند؛ خطاب ما به او نیست؛ خطاب ما به نخبگان است. آحاد ملت هم هوشیارند؛ نخبگان ما هوشیار باشند. 

 

نخبگان بدانند هر حرفى، هر اقدامى، هر تحلیلى که به آنها [مزدوران دشمن] کمک بکند، این حرکت در مسیر خلاف ملت است. همه‏‌ى ما خیلى باید مراقب باشیم؛ خیلى باید مراقب باشیم: مراقب حرف زدن، مراقب موضع‏گیرى کردن، مراقب گفتن‏ها، مراقب نگفتن‏ها. یک چیزهائى را باید گفت؛ اگر نگفتیم، به آن وظیفه عمل نکرده‏ایم. یک چیزهائى را باید بر زبان نیاورد، باید نگفت؛ اگر گفتیم، برخلاف وظیفه عمل کرده‏ایم. نخبگان سر جلسه‏ى امتحان اند؛ امتحان عظیمى است. در این امتحان، مردود شدن، رفوزه شدن، فقط این نیست که ما یک سال عقب بیفتیم؛ سقوط است. اگر بخواهیم به این معنا دچار نشویم، راهش این است که خرد را، که انسان را به عبودیت دعوت می‏کند، معیار و ملاک قرار بدهیم؛ شاخص قرار بدهیم.  

 

  عقل، این سیاسی‏بازى‏ها و سیاسى‏کارى‏هاى متعارف نیست؛ اینها خلاف عقل است. «العقل ما عبد به الرّحمن و اکتسب به الجنان»۱؛ عقل این است که انسان را به راه راست هدایت میکند. اشتباه می‏کنند آن کسانى که خیال میکنند با سیاسى‏کارى، عقلائى عمل میکنند؛ نه، عقل آن چیزى است که راه عبادت خدا را هموار می‏کند. شاخصش هم براى ما، بین خودمان و خدا، این است که نگاه کنیم ببینیم در بیان این حرف اخلاص داریم یا نه؟ به فکر خداییم یا نه؟ من دارم براى خاطر خدا، رضاى خدا حرف میزنم یا براى خاطر جلب توجه شما دارم حرف میزنم؟ براى خاطر خداست یا براى خاطر دل مستمع و غیر مستمع است؟ معیارش این است. به خودمان مراجعه کنیم؛ اقضى القضات نسبت به انسان، خودِ انسان است. خودمان را فریب ندهیم؛ بفهمیم چه کار می‏کنیم؛ بفهمیم چه می‏گوییم [و] چه حرکتى می‏کنیم.  

 پاورقی: ۱- کافى، ج 1، ص 11.

لینک های مرتبط:

مغز پسته ای ها: اواسط هفته گذشته یکى از دوستان سبز که مدیرمسئول یکى از روزنامه  هاى مغز پسته اى است بعد از مدت ها زنگ زد که: «جمعه ببینیم همو!» گفتم: «در خدمتیم» گفت: پس میدون امام حسین(ع) قرار بذاریم، چون ما قراره سجاده مونو اونجا پهن کنیم!

بازهم گوشه ای از نفوذ خاندان هاشمی : در آستانه انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری، زمانی که آیت‌الله هاشمی رفسنجانی با صدور بیانیه‌ای رسماً کاندیداتوری خود را اعلام کرد، حجت‌الاسلام مهدی کروبی که از مدت‌ها قبل به عنوان کاندیدا در عرصه حضور داشت طی نامه سرگشاده‌ای خطاب به هاشمی از وی خواست تا به برخی سؤالات تاریخی پاسخ دهد.

مهر تایید حامیان موسوی بر نظریه احمدی نژاد :  حضور آقایان موسوی، کروبی و رضایی در نماز جمعه این هفته تهران با حواشی پیرامون، هر چند فضایی را برای نشان دادن اعتراضات آنان فراهم کرد اما مهر تاییدی بر نظریه احمدی نژاد درخصوص بازی شطرنج آقای هاشمی با مهره هایی همچون نامبردگان برای بازگشت حامیان و اطرافیان به قدرت زد

عباس سیاح طاهری

جام زهر ...

برای هزار بار خواندن

زمان: 29 تیر 1367 / 5 ذى الحجه 1408

مکان: تهران، جماران

موضوع: سالگرد کشتار خونین مکه و قبول قطعنامه 598

جزوه جام زهر

بخش هایی از پیام:

ما درصدد خشکانیدن ریشه هاى فاسد صهیونیزم، سرمایه دارى و کمونیزم در جهان هستیم.
ما تصمیم گرفته ایم، به لطف و عنایت خداوند بزرگ، نظامهایى را که بر این سه پایه استوار گردیده اند نابود کنیم، و نظام اسلام رسول اللّه- صلى اللّه علیه و آله و سلم - را در جهان استکبار ترویج نماییم.

 

... ما مظلومین همیشه تاریخ، محرومان و پابرهنگانیم.

ما غیر از خدا کسى را نداریم.

و اگر هزار بار قطعه قطعه شویم، دست از مبارزه با ظالم بر نمى داریم.

و دیر یا زود ملتهاى دربند شاهد آن خواهند بود.

 

... امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار، و جنگ پابرهنه ها و مرفهین بى درد شروع شده است.

و من دست و بازوى همه عزیزانى که در سراسر جهان کوله بار مبارزه را بر دوش گرفته اند و عزم جهاد در راه خدا و اعتلاى عزت مسلمین را نموده اند مى بوسم، و سلام و درودهاى خالصانه خود را به همه غنچه هاى آزادى و کمال نثار مى کنم.

 

... ملت عزیز ما که مبارزان حقیقى و راستین ارزشهاى اسلامى هستند، به خوبى دریافته اند که مبارزه با رفاه طلبى سازگار نیست، و آنها که تصور مى کنند مبارزه در راه استقلال و آزادى مستضعفین و محرومان جهان با سرمایه دارى و رفاه طلبى منافات ندارد با الفباى مبارزه بیگانه اند.

و آنهایى هم که تصور مى کنند سرمایه داران و مرفهان بى درد با نصیحت و پند و اندرز متنبه مى شوند و به مبارزان راه آزادى پیوسته و یا به آنان کمک مى کنند آب در هاون مى کوبند.

بحث مبارزه و رفاه و سرمایه ، بحث قیام و راحتطلبى ، بحث دنیاخواهى و آخرتجویى دو مقوله اى است که هرگز با هم جمع نمى شوند.

و تنها آنهایى تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند.

فقرا و متدینین بى بضاعت گردانندگان و برپادارندگان واقعى انقلابها هستند.

ما باید تمام تلاشمان را بنماییم تا به هر صورتى که ممکن است خط اصولى دفاع از مستضعفین را حفظ کنیم.

 

...  ما براى احقاق حقوق فقرا در جوامع بشرى تا آخرین قطره خون دفاع خواهیم کرد.

.... جنگ ما جنگ عقیده است، و جغرافیا و مرز نمى شناسد.

و ما باید در جنگ اعتقادىمان بسیج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به راه اندازیم.

 

... ما مى گوییم تا شرک و کفر هست، مبارزه هست.

و تا مبارزه هست، ما هستیم.

ما بر سر شهر و مملکت با کسى دعوا نداریم.

ما تصمیم داریم پرچم لا اله الا اللّه را بر قلل رفیع کرامت و بزرگوارى به اهتزاز درآوریم.

 

... من به صراحت اعلام مى کنم که جمهورى اسلامى ایران با تمام وجود براى احیاى هویت اسلامى مسلمانان در سراسر جهان سرمایه گذارى مى کند.

و دلیلى هم ندارد که مسلمانان جهان را به پیروى از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نکند و جلوى جاه طلبى و فزونطلبى صاحبان قدرت و پول و فریب را نگیرد.

 

.... ولى در هر حال آن چیزى که در سرنوشت روحانیت واقعى نیست سازش و تسلیم شدن در برابر کفر و شرک است.

که اگر بندبند استخوانهایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالاى دار برند، اگر زنده زنده در شعله هاى آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستىمان را در جلوى دیدگانمان به اسارت و غارت برند هرگز اماننامه کفر و شرک را امضا نمى کنیم.

 

دانلود جزوه جام زهر

حجم فایل: 1.10 MB

نوع فایل: PDF

تعداد صفحات: ۲۸ صفحه با قطع A5

A4  هشت برگ پشت و رو

عباس سیاح طاهری
۲۶ تیر ۸۸ ، ۰۰:۰۴

هاشمی و نماز جمعه این هفته

للحق

چند روزی که از یکشنبه گذشت خیلی با خودم کلنجار رفتم که این خط خطی ها رو بنویسم و یه واکنشی نسبت به نماز جمعه این هفته که قراره آقای هاشمی بخونه داشته باشم ولی هرچی با خودم کلنجار رفتم نتونستم به نتیجه ای برسم که آقای هاشمی چی می خواد بگه و نتیجه ی نهایی چی میشه ولی هرچی باشه ( جدا از گمانه زنی های افراد مختلف که مطالب مختلفی رو به نفع خودشون مطرح کردن) اون چیزی که مهمه اتفاقات و عکس العمل ما به این ماجراست. یعنی چه آقای هاشمی از مواضع حضرت آقا حمایت کنه (که ان شا الله اینطور باشه) یا در حالت دوم با حمایت از رهبری تلویحاً از دولت انتقاد کنه و یا در بد ترین حالت بدون حمایت از رهبری فقط از دولت انتقاد کنن و مواضع خودشون رو برای مردم روشن کنن هر سه حالت خیره، چون حق معلوم میشه. اما  این واکنش ما به حرف های ایشونه که تعیین کننده مواضع مردمه. اون چیزی که تا الان معلوم شده اینه که دوستان موج سبز نیت کردن فردا نماز جمعه بیان (که ان شا الله نماز جمعه رو بتونن از روی سایت های خودشون مثل بالاترین که آموزش نماز جمعه گذاشته بود یاد گرفته باشن و وسط رکعت دوم سوتی ندن ) و مسلماً اون دوستان شعار های خودشون (که صد البته تحریک آمیزه) رو مطرح می کنن. اون چیزی که اینجا اهمیت پیدا میکنه شعار های ماست. دوستان امروز پیشنهاد می دادن که بر ضد آقای هاشمی و موسوی و یا کلاً فساد و مفاسد اقتصادی شعار بدن. اما من فکر می کنم که گفتن هر شعاری غیر از شعار های روزمره و مهم تر از همیشه شعار ندادن به نفع آقای هاشمی که همیشه مطرح میشه (مثل هاشمی هاشمی حمایتت می کنیم یا صل علی محمد یاور رهبر آمد) و دادن شعار هایی که مواضع اصلی ما رو مطرح می کنه مثل ما اهل کوفه نیستیم... و یا مرگ بر ضد ولایت فقیه که البته این روز ها و در مقابل این آدم ها هم محکم تر و رساتر مطرح میشه و هم هدفمند تر  مواضع ما رو معین می کنه باعث میشه که حساب دست آقایون بیاد و هم بهانه "خود شهید بهشتی بینی" رو دست بعضی ها نمی ده.

http://img.villagephotos.com/p/2008-2/1299888/hashemi.jpg


اما این که غیر از خود نماز جمعه  چه اتفاقاتی در حواشی داره میفته کمی تامل برانگیزه. حمایت عجیب و غریب VOA  از نماز جمعه و تاکید بر انجام این فریضه دینی!!!، پوشش خبری بی بی سی از وقایع مربوط به نماز جمعه، حمایت محسن سازگارا از راهپیمایی با تاکید بر این که مهم نیست هاشمی چه می گوید و اصلاً شرکت در نماز مهم نیست! مهم حضور شماست! و در آخر آخرین تیر دردناک که انگیزه اصلی نوشتن این سطور که همان نامه ابراهیم نبوی به آقای هاشمی بود مرا به تنایج خوبی نمی رساند. این خطوط عیناً از نامه نقل می شود:

آقای هاشمی رفسنجانی!

طنز نوشتن علیه شما کار ساده ای است و دفاع از شما کاری سخت، من این هر دو را کرده ام و هر دو را نیز به یک قصد، اینکه کمک کنم تا شما به عنوان یکی از مهم ترین استوانه های سیاست ایران به مسیر درست تری بروید. گفتنش دشوار است، اما من جزو مدافعان سرسخت شما هستم. علت هم این است که معتقدم سیاستمدار با کیاست جواهری است گرانبها که ما کم داریم، اگر هم داریم در این مانداب و مرداب سیاست کنونی چنانش به لجن کشیده اند که باید هر بار پاکیزه اش کرد و به مردم نشانش داد، اگر مردمان باور کنند.

آقای هاشمی رفسنجانی!

ما در بیرون ایران برای تان آبرو گذاشته ایم، من شخصا آشنای فائزه و مهدی و محسن و محمد برادرتان هستم و سالها با آنان کار کرده ام و جز آزاد اندیشی و ایران دوستی و مدیریت قوی و تفکر پیشرو در فرزندانتان چیزی ندیده ام. همان فائزه ای که سالها مخالفان شما با بدترین الفاظ خطابش کرده اند، در حالی که یکی از بزرگترین و داناترین و خدمتگذارترین زنان ایران بود. من می دانم که فائزه سالهای سال درس خوانده و در سختی زندگی کرده و هر ماه در روزنامه زن که ما در آنجا با هم همکار بودیم، برای حفظ روزنامه ای حامی حقوق زنان، از هر قشر و گروهی که بودند، از این و آن پول قرض می کرد تا بتواند از آزادی و دموکراسی دفاع کند و در بزرگی او همان بس که مردم تهران او را به عنوان نماینده دوم خود به مجلس فرستادند و در مجلس تنها زنی بود که از همه زنان دفاع می کرد و نه فقط زنان مسلمان.

همان مهدی که سالها به او گفتند دزد است و رشوه گرفته است و من می دانم که او تلاش می کرد تا در کار خودش در سازمان بهینه سازی همه تلاشش را برای استقلال و پیشرفت ایران می کرد و عشقش این بود که آثار شما را منتشر کند. همان محسن که می گفتند که به اعتبار شخص شما و با رانت خواری به جایی رسیده است، در حالی که من در بلژیک فهمیدم در تمام مدتی که محسن در این کشور زندگی می کرد، بسیار معدود کسان می دانستند که این جوان فرزند شخص دوم یا سوم کشور است و از وقتی به ایران برگشت یا به فکر توسعه تکنولوژیک ایران بود یا به فکر پیشبرد افکار شما.

http://blog.15mehr.com/wordpress/wp-content/uploads/2008/07/davar.jpg


آقای هاشمی رفسنجانی!

آن که سبو بشکست و پیمانه ریخت، ما نبودیم. حامیان موسوی و کروبی و خاتمی جز حق خود چیزی نخواستند، آنها نه اغتشاشگرند و نه خواستار شورش اند، آنان براساس قانون در انتخاباتی قانونی شرکت کردند و به شهادت همه اسناد و مدارک، و بخصوص اسناد رسمی وزارت کشور، حق ملت و دولت مردم دزدیده شده است. یا حرف نزنید یا اگر می آئید تا میانداری کنید، بدانید که باید دولت موسوی را به رسمیت بشناسید. اگر بنا باشد که بیائید و بخواهید شکافی را که رهبری کشور با شمشیر خشم خود در حکومت انداخت و با انتخاب احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور، حق ملت را انکار کرد و عدالت خود را زیر سووال برد، بپوشانید، بدانید که ما هرگز شما را نمی بخشیم و خود نیز نمی توانید دیگر در میان این مردم زندگی کنید.

ما اصلاح را می خواستیم، ما رنگ سبز را در عرض یک ماه به عنوان نشانه یک گروه از عدالت خواهان و آزادیخواهان برگزیدیم و به نشانه ای جهانی از معترضین ایرانی بدل کردیم، طرفه آنکه در قرعه کشی وزارت کشور نیز رنگ سبز به نام میرحسین موسوی افتاد، حالا می گویند انقلاب رنگی کرده اید. ما اصلاح می خواستیم و آن را از طریق انتخاباتی سالم و بی طرف می خواستیم. اما وقتی مسوول برگزاری انتخابات، وزیر کشور، مسوول سابق ستاد انتخاباتی رئیس جمهور است، شش عضو شورای نگهبان که باید بی طرف باشند، همگی طرفدار یک نامزد هستند، و رهبری قبل از انتخابات از رئیس جمهور طرفداری کرده و بعد از انتخابات و پیش از تائید سلامت انتخابات توسط شورای نگهبان ریاست جمهوری احمدی نژاد را تبریک گفته است، ما باید چه می کردیم.

آنکه مردمان را عصبانی کرد و به خیابان کشاند، سخنان شخص رهبری بود، او با جانبداری ناحق خود از نامزد مورد علاقه اش و تهدید دیگران به سرکوب ملت، جایی برای اصلاح باقی نگذاشت. محمود احمدی نژاد نیز با خس و خاشاک خواندن بیش از بیست میلیون طرفدار موسوی، بر حسب همه نظرسنجی ها و آمارهای واقعی، مردمان را چنان عصبانی کرد که حالا دیگر آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت. نه کسی بر سر اصلاح حکومتی که خود اولین دشمن اصلاحات است، اصرار می کند و نه حکومت اصلاح را تاب می آورد.

این که کسی مثل ابراهیم نبوی از آقای هاشمی حمایت کند عجیب است یا دوستی با فائژه (!!!) و مهدی و...  را نمی دانم. این که ایشان سیاست مدارند را همه می دانیم چون بیخود نبود خطاب هم مدرسه ای هایشان در دوران طلبگی که آیت الله چرچیلش می خواندندش!

http://www.persianv.com/khabar/11827_637.jpg


یا این که اعلام مصرف از آبرو خارج از ایران برای آقای هاشمی توسط آدم هایی که من ترجیه می دهم درباره شان خیلی حرف نزنم جای سوال ایجاد می کند که این آدم ها در مقابل چه چیزی برای آقای هاشمی از آبرو مصرف می کنند و...

یا استناد آن دوستان به حرف های رهبری و مصادره مردم به نفع خودشان و سکوت دوستان رهبر جنبش سبز موید چه چیزی است؟

یا در تقابل قرار دادن آقای هاشمی با رهبری منافع چه کسانی را تامین می کند و آیا ایشان با این تقابل مشکلی ندارند؟

باید ایستاد و دید تا  آقای هاشمی فردا ظهر جواب این ابهامات را چگونه خواهد داد...

والعاقبة للمتقین

عباس سیاح طاهری

اگرچه شبکه "بی‌بی‌سی فارسی" موفق شد تا در روزهای گذشته با پخش گزارش‌هایی حرفه‌ای، کنترل افکار اپوزسیون های داخل کشور را در اختیار خود بگیرد و فعالیت‌های آنها را در داخل کشور سازماندهی کند، اما در روز 18 تیر که اشوب طلبان و اغتشاش گران به این  شبکه انگلیسی دل خوش کرده بودند تا باز هم مثل روزهای قبل از طریق "جوسازی" و "ارتباط زنده" با آشوبگران ، فضا را برای ایجاد بی‌نظمی دوباره در کشور فراهم کند، با سکوت معنا دار این شبکه مواجه شدند.

شبکه بی‌بی‌سی فارسی در روزهای پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری مستقیماً اغتشاشات داخل کشور را سازماندهی می کرد به طوری که در روز دوشنبه 25 خرداد نقش اصلی را در آشوب هایی که در اطراف خیابان آزادی شکل گرفت ایفا کرد؛ آشوبی که 7 کشته و دهها زخمی بر جای گذشت.

http://1.bp.blogspot.com/_hMf8mp_6m2Y/RyEUdKYhC7I/AAAAAAAAANs/lGEjSBLAAUA/s400/BBC+News+24+2003+1.jpg

این شبکه در روز 25 خرداد بر خلاف روال معمول خود، که برنامه هایش را از ساعت 17 پخش می‌کرد، از ساعت 15 برنامه خود را آغاز کرد و با بهانه اینکه این تغییر زمانی به دلیل پوشش "ویژه" اخبار انتخابات ایران است بلافاصله مصاحبه ای با یکی از آشوبگران که در خیابان آزادی بود ترتیب داد و بدین ترتیب موجی از مردم مخالف را به خیابان آزادی هدایت کرد.

همین اقدام شبکه "بی‌بی‌سی فارسی" در تظاهرات غیر قانونی روزهای بعد، به ویژه اغتشاش روز شنبه 10 خرداد نیز ادامه یافت، اما روز 18 تیر در این شبکه انگلیسی فارسی زبان نه خبری از ارتباط زنده بود و نه پخش تصاویر ارسالی از آشوبگران و نه جوسازی و ... تنها گزارشی پخش شد که به حوادث کوی دانشگاه در سال 1378 اشاره داشت.

به دنبال سکوت معنا دار و غیر منتظره شبکه بی‌بی‌سی در روز پنجشنبه، موجی از اعتراضات از سوی فرصت طلبانی که در روزهای گذشته تحت رهبری این شبکه انگلیسی در آمده بودند، در محیط‌های اجتماعی و فضاهای مجازی به خصوص سایت اینترنتی بالاترین شکل گرفت.

سکوت بی بی سی در روز 18 خرداد پس از آن انجام شد که رهبر معظم انقلاب در دیدار روز یکشنبه خود با اقشار مردم به سران کشورهای غربی مداخله گر در مسایل اخیر ایران اخطار صریح و جدی دادند.

ایشان در این دیدار که به مناسبت میلاد امیرالمومنین (ع) برگزار شده بود، با بیان اینکه این دولت‌ها باید مراقب اظهارات و رفتار خصمانه خود باشند فرمودند: ما اظهارات و رفتارهای مداخله جویانه این دولت‌ها را محاسبه خواهیم کرد و قطعاً در آینده روابط جمهوری اسلامی ایران با آنها تأثیر منفی خواهد داشت.

حضرت آیت الله خامنه ای همچنین خاطرنشان کردند: حمایت دولت‌های غربی از برخی افراد و یا مخالفت آنها با برخی دیگر، همه فریب است زیرا از نظر آنها هرکسی که به نظام اسلامی، قانون اساسی و آرمانهای ملت ایران پایبند باشد، دشمن است.

اما دستگیری چند تن از کارکنان سفارت انگلستان را نیز می توان عامل موثر دیگری در تغییر رویکرد شبکه بی‌بی‌سی فارسی دانست.

این تغییر رویکرد که به شکل گزارش‌هایی طعنه آمیز به میرحسین موسوی مطرح خودنمایی می کرد، اعتراضات برخی از رسانه‌های اصلاح طلب که تا چندی پیش خوراک خبری این شبکه انگلیسی را فراهم می کردند را به همراه داشت به طوری که سایت اینترنتی نزدیک به فرزند هاشمی رفسنجانی طی گزارشی با انتقاد از عملکرد این شبکه "سلطنتی"، دلیل اصلی این تغییر رویکرد را بازداشت کارمندان سفارت انگلیس دانسته بود.

باید منتظر ماند و دید که آیا شبکه بی‌بی‌سی همچنان به سکوت رسانه‌ای خود ادامه می دهد و یا اینکه اتفاقاتی در روزهای آینده رخ خواهد داد که باز هم آب را برای انگلیسی ها گل آلود می کند.

عباس سیاح طاهری