عصیان

درباره بلاگ
عصیان

عصیان خیزشی است در مقابل تمام ناحقی ها و بی حقی ها... جایی برای گفتن حرفی حق؛ ولو تلخ و کوتاه ...

بایگانی
آخرین مطالب

۲ مطلب در آبان ۱۳۸۸ ثبت شده است

۲۳ آبان ۸۸ ، ۱۳:۳۱

کمی معماری...

سر کلاس طرح داشتیم با ملت چک و چونه می زدیم دریاره طرح هامون و این که معمارها به مسائل چطور نگاه می کنند... استاد آمد و وارد بحث شد و همین طوری وسط بحث گفت بیائید ژورنال کارهایم را بهتان نشان بدهم... طرح های مختلف را دیدیم و دوستان مثل آهوی اخفش هی با تاییدات  کله و حرف، پاچه های استاد را مورد عنایت قرار می دادند... تا این که یکی پرسید: "استاد! کانسپت (ایده) شما برای طراحی این مرکز (باز پروری معتادان) چه بوده؟" استاد هم جواب داد: " من زمانی که این کار را طراحی کردم کلاس یوگا و سوشو می رفتم، اونجا به ما آموزش دادن که گناه وجود ندارد... هر کاری که می کنی و از آن احساس رضایت می کنی اون ثوابه و هرچی تو رو ناراحت می کنه گناهه... یه بند باز اگه مستقیم راه بره می افته و فقط باید به چپ و راست بره... برای همین من مبنای ساختمون رو بر مبنای زیگزاگ گذاشتم و چون چیزی به اسم "صراط مستقیم" وجود نداره دالانی که روی کار و به شکل مستقیم درست کردم شیشه ای و کاربرد تزئینی داره! و اصل ساختمان همون زیگزاگ هاست..."

ما برای طراحی کارهایمان چقدر فکر می کنیم و آن ها چقدر... خیلی دپرس شدم... خیلی...

http://astaheri.persiangig.com/image/osyan/DSC03097.JPG


پ/ن:

1- تغییر شغلم باعث شد بفهمم خط تلفن خونه اینترنت ساپورت نمی کنه و برای همین کلاً دسترسی ام به اینترنت کمی محدود شده است...

2- توی دانشگاه چهار شنبه مناظره ای بود بین کواکبیان و زارعی. در حاشیه اش ما هم بحثی می کردیم با دوستان سبز... وسط بحث یکی از آن ها گفت انقدر شما خفقان ایجاد کرده اید که نمی شود حرف زد... اصلاً داخل توالت های عمومی را دیده ای؟ دیدی مردم(!!!) چقدر شعار می نویسند...

بهش گفتم: "البته حق داری! خیلی زور داره که توی چند ماه تریبون آدم از بی بی سی و نیوزویک به توالت برسه!!!" کمی اطراف را نگاه کرد و آرام رفت...

http://astaheri.persiangig.com/image/osyan/DSC03096.JPG

3- این روزها کلافه و و کلاف سر در گم افکارم رهایم نمی کند... دیشب را تا اذان فکر کردم... بدا به حال ما... نشکوا الیک می خوانم و شکوه می کنم... از کمی افراد و کثرت دشمنان و فقدان نبی و تظاهر زمان بر ما... و فقدان تو... ای آرامش ابدی و ای آسمان پر ستاره... امروز جمعه نیست... دلم ولی جمعه است... و تعطیل! بگذار دنیا تعطیل باشد وقتی تو نیستی... که تو بهتر می دانی نه هست هایمان چونان که بایدند و نه بایدها... وقتی تو نیستی...

عباس سیاح طاهری
۱۲ آبان ۸۸ ، ۱۲:۵۷

برای افغان های بیچاره

این چند وقت حتما اخبار مربوط به انتخابات افغانستان را شنیده اید... انتخاباتی با 39 نامزد که اصلی ترینشان حامد کرزی از یک طرف و عبدالله عبدالله از طرف دیگر بود... خیلی سعی کردم این انتخابات را برای خودم تحلیل کنم. چون از یک طرف سابقه کرزی معلوم بود. دست نشانده ای به تمام معنا. از روز اشغال افغانستان تا امروز و طرف دیگر عبدالله بود: "وزیر امور خارجه شهید احمد شاه مسعود و نزدیک ترین یار او" در این چند ماه اخیر کرزی به شدت از افغان ها در مقابل خارجی ها دفاع می کرد و گروهی عبدالله را اوبامای افغانستان می خواندند... غربی ها گروهی سکوت و گروهی از عبدالله دفاع می کردند... یعنی ظاهراً کسی با سابقه خفن انقلابی را برای اهداف خودشان در مقابل کرزی قرار داده بودند... کسی که مردم به خاطر بودن او در کنار احمد شاه مسعود در دورام مبارزه با دولت طالبان از او خاطرات فراوانی داشتند... در مقابل کرزی که دست نشانده بود حالا بر طبل خروج بیگانگان از افغانستان می کوبید...
http://www.kabulpress.org/my/local/cache-vignettes/L475xH350/afghan-karzai-2-98b88.jpg

اما آن چه که مرا به نوشتن این سطور وادار کرد چیزی ورای این حرف ها بود... انتخابات برگزار شد... تقریباً همزمان با ایران... شمارش آرا طول کشید... کرزی رئیس جمهور اعلام شد... عبدالله اعتراض کرد... ناظرین بین المللی چند میلیون رای را باطل کردند... انتخابات به دور دوم کشیده شد... شروط عبدالله برای برگزاری دور دوم پذیرفته نشد... او انصراف داد... و کرزی با رای دیوان قانون اساسی رئیس جمهور شد... و همه غربی ها به کرزی تبریک گفتند و او را رئیس جمهور قانونی افغانستان اعلام کردند... به فاصله ی فقط چند ساعت!!!

کمی مقایسه میان سابقه عبدالله و موسوی خیلی جالب است سابقه انقلابی هر دو... همراهی هر دو با رهبری بزرگ... و صد البته واکنش این دو به نتایج انتخابات... موسوی چه کرد؟ و عبدالله هم در آن سو با علم به پیروزی واقعی (و نه گمانه زنی افراد از ترکیب آرای مردم درون صفوف _که این عین جمله موسوی است در  نامه به شورای نگهبان_) بدون اردو کشی های خیابانی و سر و صداو نیز چه کرد؟ انصراف داد تا با قدرت منتقد باشد و البته اعتماد افغان ها را به کرزی در  حد بسیاری کاهش داد...

با توجه به این که گمانه زنی ها قبل از برگزاری انتخابات که کرزی را افغان واقعی و عبدالله را امریکایی معرفی می کرد و نتایج انتخابات و واکنش های این دو تنها یک نتیجه دارد... رمز سر سپردگی در صبر است... آمریکایی ها به خوبی به کرزی دلگرمی اولیه را داده بودند... و این خیمه شب بازی ها برای افغان های بیچاره بود...

http://www.iranuon.net23.net/uploads/1281376446.jpg

 

و مقایسه کنید سر سپردگی را در ایران و افغانستان(من نمی گویم موسوی سر سپرده است... من دلایل ظاهری و واکنش ها را مطرح کردم فقط همین.(

 

پ/ن:

 1- سیزده آبان هم می آید و می رود و رو سیاهیش می ماند برای ذغال!

 -2این چند وقت گوش شیطان کر در یک هفته دوباری میهمان امام رضا بودم یک بار با دوستان و یک بار هم میلاد امام رضا با همسرم خدا نصیبمان کرد... !که بعدا درباره اش خواهم نوشت

- لطفا این پیام های تبریک را بردارید بنده یک سالی هست عروسی کرده ام


عباس سیاح طاهری