عصیان

درباره بلاگ
عصیان

عصیان خیزشی است در مقابل تمام ناحقی ها و بی حقی ها... جایی برای گفتن حرفی حق؛ ولو تلخ و کوتاه ...

بایگانی
آخرین مطالب

۴ مطلب در آذر ۱۳۸۸ ثبت شده است

۲۹ آذر ۸۸ ، ۱۳:۵۱

the end...

پرونده ای که ساده بود و ساده تمام شد... امیدوارم که خدا از سر قصورها و تقصیرهایش بگذرد... 


http://astaheri.persiangig.com/image/osyan/45009_277.jpg

و چند نکته ی دوباره:

از آنجا که ساده‌لوح هستید و سریعاً تحریک می‌شوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد. 

 دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هر چه اسرار مملکت است را به رادیوهای بیگانه دهند. 

 نامه‌ها و سخنرانی‌های منافقین که به وسیله شما از رسانه‌های گروهی به مردم می‌رسید؛ ضربات سنگینی بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتی بزرگ به سربازان گمنام امام زمان -روحی له الفدا- و خون‌های پاک شهدای اسلام و انقلاب گردید؛ برای اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند.

و الله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را ساده‌لوح می‌دانستم که مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیل‌کرده که مفید برای حوزه‌های علمیه بودید و اگر این گونه کارهاتان را ادامه دهید مسلما تکلیف دیگری دارم و می‌دانید که از تکلیف خود سرپیچی نمی‌کنم...

ن با خدای خود عهد کردم که از بدی افرادی که مکلف به اغماض آن نیستم هرگز چشم‌پوشی نکنم. من با خدای خود پیمان بسته‌ام که رضای او را بر رضای مردم و دوستان مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمی‌دارم.

من کار به تاریخ و آنچه اتفاق می‌افتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم. من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بسته‌ام که واقعیات را در موقع مناسبش با آنها در میان گذارم. تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعی کنند تحت تاثیر دروغ‌های دیکته شده که این روزها رادیوهای بیگانه آن را با شوق و شور و شعف پخش می‌کنند نگردند. از خدا می‌خواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد. ما همه راضی هستیم به رضایت او؛ از خود که چیزی نداریم، هر چه هست اوست. و السلام.

یکشنبه 6 / 1 / 68

 روح‌الله الموسوی الخمینی

(صحیفه نور/ جلد 21 - صفحه 330)

و چقدر حرف روز است این نامه امام (ره) به منتظری...



پ/ن:

در راستای حرف امام مواضع پس از انتخابات ایران را در سایت ایشان ببینید!

عباس سیاح طاهری
۲۸ آذر ۸۸ ، ۱۱:۴۷

فاین تذهبون؟

چند روز پیش برای کاری به مهستان رفته بودم که خیلی اتفاقی گذرم به راسته ی مداحی فروش ها افتاد! این عکس ها را کاملا با منتظور گرفته ام! هم مداح و هم شکل عکس ها را با این منظور گرفته ام که...

چرا اصلا کسی به خودش جرات می دهد به اسم امام حسین و اهل بیت این طور کاسبی کند؟ هم آن "خواننده" و هم آن گرافیست و هم آن فروشنده هر سه مقصرند... خدا وکیلی این عکس ها برای اهل بیت است؟ و نیت آن ها خالص است؟ می شود کسی برای اهل بیت دست به "جذب" نزند؟ ایشان خودشان به اندازه ی کافی جاذب هستند. من فکر می کنم این هم بُعدی از جنگ نرم است که گروهی با علم و گروهی نادانسته در آن افتاده اند... دیگر از دست این بازی هایی که به اسم اهل بیت شروع می شود و بوی منیّت بد جوری توی آن ها بلند است حالم به هم می خورد. مقابسه کنید این نوع مداحی ها را با مداحی های قدیمی و به سبک قدیمی (مثل کوثری مداح امام و یا حاج منصور و یا حتی تر سلحشور) که حاضر به این کارها و جنگولک بازی ها نشده اند...

و واقعا این روزها دیدن این حدیث از خود امام حسین جالب است... حتی در بین آن هایی که داعیه امام حسینی بودن دارند که: مردم بنده های دنیایند و دین لقلقه ای بر زبانشان است و آن هنگام که امتحان فرا برسد دین داران اندک اند...


http://astaheri.persiangig.com/image/osyan/DSC03242.JPG




http://astaheri.persiangig.com/image/osyan/DSC03243.JPG

http://astaheri.persiangig.com/image/osyan/DSC03246.JPG

داشتم بر می گشتم که این پوستر را دیدم و گفتم ایول! بالاخره یک نفر کار درست کرد توی این سیستم!!!

http://astaheri.persiangig.com/image/osyan/DSC03236.JPG


پ/ن:

1- راستی مد عود گذاشتن و شمع چیدن در هیئت ها(!!!) با ورود وسائل چینی به این عرصه مثل چوب بامبو برای زیر شمع و عطر شمع (عطری که در مخزنی بالای شمع ریخته می شود!) در نوع خودش واقعا تاسف برانگیز بود... می ترسم از روزی که بقیه وسایل مدیتیشن هم کم کم وارد هیئت شود... مثلا زیر انداز عزاداری!!! 

2- درباره توهین به امام خیلی ها گله کردند که چرا چیزی ننوشتم. خب آخر چیز جدیدی نبود! این دوستان وقنی در کنفرانس برلین به امام و رهبری توهین شد(چند سال پیش بود؟ یادتان هست؟!!) همگی سکوت کردند و انگار چیز جدیدی ندیده اند!! خب پاره کردن و سوزاندن عکس در مقابل آن اتفاق کنفرانس برلین(که به خوبی یادم هست چه بود و می دانید و می دانم) چیزی نیست...


3- این روز ها دسترسی ام هر لحظه به اینترنت کم و کمتر می شود... دعا کنید سر راست شویم و بتوانم بیشتر بنویسم...

4- دلم برای ارمینه تنگ شده است...

عباس سیاح طاهری
۱۰ آذر ۸۸ ، ۱۳:۰۹

اسیر عدد شدی حاجی!

سلام احمد جان
امروز 9999 روز گذشت از زمان اسارتت.
فردا میشود 10هزارمین روز. پس‌فردا می شود 10001اُمین روز. و... .
اصلا مگر فرقی دارد که 9999 روز گذشته باشد یا 1111 روز؟
اصلا مگر ردیف شدن سه چهار رقم مشابه کنار هم و یا یک عدد و چهار تا صفر در کنارش مزیت خاصی دارد؟ ما قرار نیست مانند برخی که 8/8/88 را صرفا به خاطر ردیف شدن پنج‌تا 8 جشن گرفتند و یک خط هم از زندگی هشتمین امام معصوم نخواندند باشیم که!
 مگر 9999 روز اسارتت با باقی روزها فرق داشت؟ ردیف شدن عددها آیا هیچ نقشی در آزادیت دارد؟ نقل این حرفها نیست. آیا کسی از ما، آن زمان که مثلا 6732 روز از زمان اسارتت گذشته بود، حرفی زد؟ دست به کیبورد و قلم برد؟ 
خیلی وقاحت میخواهد که سرمان رو بلند کنیم و در صورتهایمان نگاه کنیم و بگوییم اینقدر روز از اسارت حاج احمد متوسلیان گذشته! خوشحالی ندارد که! باید تاسف بخوریم! اف بر ما که گذاشتیم تعداد روزهای اسارتت دو رقمی بشود!



ما همانی هستیم که بودیم. زمانی که باید کاری می‌کردیم نکردیم، زمانی که کاری از دستمان بر نمی‌آمد ، جو گرفتتمان. زمانی نیز که سیاستمدارانمان گاه و بیگاه احساس می‌کردند کفه‌ی ترازوی دیپلماسی به نفع رژیم صهیونیستی است و توپ، دم دروازه‌ی ما،  شما را گوشت دم توپ می‌کردند و نامتان بر زبان‌ها می‌افتاد. رسم هر ساله‌ی‌مان نیز بود و هست که 14 تیر هر سال میدان هفتم تیر، سالن سیدالشهدا و حاج سعید و کمی وجدان درد  و از 15 تیر همان آش و همان کاسه. البته فقط تو نیستی احمد جان. دیپلماسی ما خیلی با عدالت است. اگر نتوانسته برای تو و سه یارت کاری کند طبعا برای حشمت‌الله عطارزاده1 و علیرضا عسگری2 و  نصرالله تاجیک3 نیز کاری نمی‌کند.  همین سالگردهای سالیانه هم به همت همرزمان آن زمان و همرزمان الانت است.
راستی گفتم همت! سالهای سال است که نامتان با هم بر ذهنم جاری می‌شود. یادم نمی‌آید گفته باشم حاج احمد و حاج همت در ذهن نداشته باشم و با بالعکس.
راستی نمیدانی امروزه با نام حاج ابراهیم چه‌ها که نمی‌کنند! دفعه‌ی اولی که از زبان سبزک‌ها شنیدم: "بسیجی واقعی، همت بود و باکری" در دل گفتم مگر کسی چیزی گفته؟ مگر غیر از این است؟ مگر کسی گفته حاج همت بسیجی نبوده؟ وقتی فکر کردم فهمیدم ماجرا چیست! به صرف اینکه همسر و فرزندان اینان هم‌رأی با میرحسین موسوی بودند، اینگونه شده که اینان بسیجی واقعی شدند و مابقی بسیجی الکی و سهمیه‌ای و پاسدار پلاستیکی!
راستی! همان موقع بود دلم آتش گرفت. اگرچه حاج ابراهیم زن و بچه داشت، تو نه همسر داشتی و نه فرزند. مادر و پدر سالخورده‌ای داشتی که پدر نیز دو سال پیش به رحمت ایزدی رفت.
اما خوش به حالت که امروزه نه همسری از تو هست و نه فرزندی!  میترسم آخر نام تو را نیز در میان بسیجیان واقعی بخوانند!


1-کارشناس اقتصادی کنسولگری ایران در پیشاور پاکستان- اسارت از آبان 87
2-معاون وزیر دفاع اسبق ایران- اسارت از آذر 85
3-سفیر سابق ایران در اردن- اسارت از  آبان 85




منبع:الحدید عزیز

عباس سیاح طاهری
۰۲ آذر ۸۸ ، ۱۳:۵۹

زوج بد بخت ایرانی!!!

از اون جایی که کنترات نمایشگاها رو برداشتم توی نمایشگاه زوج خوشبخت ایرانی هم غرفه داریم! نمایشگاه و جشنواره ای بی هدف، تعطیل و واقعا اعصاب خورد کن... از اوضاع رسیدگی به غرفه داران تا اوضاع غرفه داران و... از نمایش ماشین های قدیمی که برای عروسی کرایه می ده تا اجاق گاز و یخچال های انچنانی و مبلمان خفن... انقدری اعصابم خورد شد که تصمیم گرفتم فعلا اون ورا نرم! این یعنی آموزش ازدواج ساده:

http://astaheri.persiangig.com/image/osyan/DSC03131.JPG


http://astaheri.persiangig.com/image/osyan/DSC03139.JPG


http://astaheri.persiangig.com/image/osyan/DSC03144.JPG


http://astaheri.persiangig.com/image/osyan/DSC03124.JPG


http://astaheri.persiangig.com/image/osyan/DSC03148.JPG


http://astaheri.persiangig.com/image/osyan/DSC03151.JPG


http://astaheri.persiangig.com/image/osyan/DSC03156.JPG


http://astaheri.persiangig.com/image/osyan/DSC03159.JPG


http://astaheri.persiangig.com/image/osyan/DSC03161.JPG


http://astaheri.persiangig.com/image/osyan/DSC03170.JPG


http://astaheri.persiangig.com/image/osyan/DSC03172.JPG

پ/ن:

چون عکس ها زیاد بود گزینش کردم... و بعضی ها را به علت رعایت شعائر اسلامی نگذاشتم وگرنه مردم بی حیاتر از این حرف ها شده اند... مخصوصا عکاسی ها! امیدوارم آن زن و شوهر راضی باشند که از عکسشان اینجور استفاده می کنند...

معنی جدید خوشبختی رو هم در لغت نامه آقای بذرپاش دیدیم!

نکته جالب سنت های اصیل ایرانی بود که در کنار نمایشگاه برگزار شد... البته عروسی های سنتی هم به مدد آرایش های 12 و 16 قلم (چون دیگه از 7 گذشته!) حسابی نمایشگاه بود!!

رقص شمشیر بلوچ ها بسیار زیبا بود...

عباس سیاح طاهری