عصیان

درباره بلاگ
عصیان

عصیان خیزشی است در مقابل تمام ناحقی ها و بی حقی ها... جایی برای گفتن حرفی حق؛ ولو تلخ و کوتاه ...

بایگانی
آخرین مطالب

۴ مطلب در خرداد ۱۳۹۰ ثبت شده است

۳۰ خرداد ۹۰ ، ۱۲:۳۲

شکرالله مساعیکم

رفته بودیم خدمتش، البته نه به قصد او بل به قصد زیارت رفته بودیم... زیارت سید الکریم... آخر فکر نمی کردیم و نمی دانستیم ثبات قدمش را...  بعد از زیارت آمدم بیرون که دیدمش... از اول خرداد 89 همین جا بود... با آن چادر زیبای سفید و پرچم یا مهدی ادرکنی اش... اصلا فکر نمی کردم اینجا مانده باشد. تازه همسرش هم آمده بود و پرده ی وسط خیمه اش حکایت از همین مساله داشت...


هنوز امید وار بود... می گفت من آمده ام یک چیز را بگویم... ظلمی شده و باید مقابلش ایستاد... اگر شده تنهایی و اشاره می داد به صحبت امام که روی دیوار زده بود با روزی که ما آنجا بودیم می شد 380 روز!!! بیش از یک سال است که تنهایی نشسته به امید بیداری مسئولین...


اصلا به هیچ چیزش کار ندارم... 380 روز کم نیست؟ نمی شد توی این 380 روز کسی پیدا شود و لا اقل رسانه ای اش کند؟ از "باشو" و "نرگس" کم اهمیت تر است؟ توی این سیستم عریض و طویل 3 دقیقه نا قابل را نمی شد خرجش کرد؟ یا به قاعده ی یک اگهی دو و نیم در دو که روزی 10 هزار تومن برای همشهری خرج دارد؟ یا زیر نویس بازی فوتبال اتلتیک کچل آباد با یالغوز آباد ممسنی! چیزی که کم نمی شد اَزَمان؟!

دو بار زندان رفتنش به زور زمین خواران و متنفذین در جمهوری اسلامی بماند...



استقامتش مرا امید وار کرد که شاید آن 313 نفر وجود داشته باشند که برای امام زمان از همه چیزشان بگذرند...

پ/ن:

1-      عنوان نوشته جمله ایست که مقام معظم رهبری به ایشان گفته اند... وقتی بار دوم به دستور آقا از زندان آزاد شد.

2-      جمعه 24 خرداد، علیرضا جهانشاهی، طلبه سیرجانی به دست گروهی ناشناس دستگیر و به مکان نامعلومی منتقل شد...

 

عباس سیاح طاهری
۱۴ خرداد ۹۰ ، ۱۲:۴۷

پایان نامه

-      معتقدم که هر چیزی (و کسی) را می بایست در ظرف وجودی خودش بررسی کرد تا شناختی جامع و کامل پیدا کرد.

2-   همیشه سینمای روشن فکری و کلا سینما، ما را به عدم تحمل نظرات مخالف متهم کرده است و ما به علت نداشتن سخن گویی تمام قد و بلند بالا در مقابل همچین سخنانی همیشه کوتاه آمده ایم حال آن که همیشه حرف هایی برای گفتن داشتیم بیش از حضرات مخالف...

3-   سخنان مجید مجیدی در شب کارگردانان سینما شاید نقدی بود به همین برخورد کارگردانان با انقلاب و جمهوری اسلامی با این توضیح که حرف مجیدی را اگر مسئولی دولتی مثل شمقدری و یا اصلا مثل منی (مثلا منتقد) در خارج از دایره ی دوستان سینمایی روشنفکر می زد یحتمل به صدها و هزاران اتهام و افترا از بی دانشی و عدم شناخت سینما تا تندروی و عدم تحمل مخالف و فاندامنتالیستی متهم می شد (کما این که الان هم مجیدی متهم است! )

4-   ظاهرا این نسخه ی عمومی اهالی هنر (و بویژه سینما به عنوان پیشانی هنر) است که تفکرات مخالفشان را به اشدّ انحا لجن مال می کنند. شاهد دوم این سخن نامه ی سخیفانه و دور از ادب حامد بهداد به عرب نیا است که گویی این بار بهداد فکر کرده خودش نماینده ی تمامی سینما و سیستم فرهنگی است (جالب این که این یعنی همان چیزی که خود بهداد عرب نیا را به آن متهم کرده بود!!!)

5-   در جشنواره ی فیلم فجر زمانی که اولین اکران فیلم پایان نامه در سینمای برج میلاد آغاز شد از دقیقه ی بیست انگار درون باغ وحش بودیم! آن هم درون یک فضای فرهنگی روشنفکر!!! از صدای خر و گاو بگیرید تا گربه و سگ! این یعنی سینمای تفکر "زنده باد مخالف من"!

6-      دیروز پایان نامه را با خانواده دیدم:

اول: اگر این فیلم ضد نظام بود تا کنون ده بیست جایزه از سیمرغ (!!!) و خرس نقره ای و نخل طلا تا اژدهای طلایی گرفته بود.

دوم: بازی فوق العاده ی حامد کمیلی پس از کلیشه های بسیار اعصاب خورد کنش، واقعا خوب بود.

سوم: علیرغم گپ های فیلم نامه ای کوچک، فیلمی یک دست، با کشش، نسبتا پر هزینه، اکشن و البته خوش ساخت را مشاهده کردیم.

چهارم: حامد کلاهداری به عنوان کارگردانی که در فیلم دومش (بعد از اثر خیره کننده اولش : شکلات داغ) چنین جسارتی پیدا کرده که به سراغ فیلم سیاسی برود بجای تحسین و تقدیر شایستگی ستایش دارد، چرا که بزرگان سینما هم هنوز جرات ورود به این مقوله را ندارند و ترجیه می دهند همان سینمای خودشان را بسازند.

پنجم: در کنفرانس مطبوعاتی فیلم در برج میلاد تقریبا همه با عصبیّت بر سر حامد کلاهداری فریاد می زدند و او با یک جمله تیر خلاص را به همه زد: "اگر فیلم من حرفی برای گفتن نداشت، شما اینطور برآشفته نمی شدید و به هم نمی ریختید..."

ششم: برای تاکید بر فضای روشنفکری سینمایی عرض می کنم در کنفرانس مطبوعاتی فیلم در برج میلاد حامد کمیلی یک جمله قصار گفت: "من درباره چه باید صحبت کنم؟ مگر کسی فیلم را دیده؟ لطفا یک نفر بلند شود و یک دیالوگ فیلم را برای همه بگوید!" اما آقایان و ایضا خانم های روشنفکر سینمایی سکوت کردند و گروهی هم فقط به فریاد هایشان ادامه دادند!

7-   باز هم معتقدم که هر چیزی (و کسی) را می بایست در ظرف وجودی خودش بررسی کرد تا شناختی جامع و کامل پیدا کرد. پایان نامه به نسبت فیلم دوم یک کارگردان، بسیار قوی، خوش ساخت، خوب و با جسارت است و اگر نگوییم شاهد تولد یک کارگردان سینما فهم بوده ایم، قطعا شاهد یک فیلم بالغ و بسیار خوب هستیم. فیلمی که برای بازیگران نقش های کوتاه و تک سکانسی هم ارزش قائل است مثل داریوش ارجمند و جمشید هاشم پور.

8-   حال تنها نکته ای که باقی می ماند این است که حامد کلاهداری پسر با جسارت سینمای ایران نیاز به یک چیز دارد: "حمایت" اگر از حامد کلاهداری حمایت شود شاهد تولد یک کارگردان جوان و باجسارت در سینمای انقلاب هستیم و اگر نه خدا به داد ما برسد که چه سرمایه ای را از دست داده ایم...

9-      حتما پایان نامه را ببینید... با خانواده...

 

عباس سیاح طاهری
۰۳ خرداد ۹۰ ، ۰۸:۳۲

جملات معترضه...

به این جملات دقت کنید...
1- ناصر حجازی به رحمت خدا رفت... خدا رحمتش کند...
2- تلوزیون در برنامه نود 2 ساعت مردم را با نشان دادن فیلم های گریه دار از مرگ ناصر خان دپرس کرد..
3- عادل فردوسی پور شب عید مشکی پوشیده و کلی غصه در کرده...
4- سعید لو، رحیمی و امروز احمدی نژاد برای تسلیت ناصر حجازی پیام دادند!!!
5- تیتر روزنامه ی البرز ورزشی این بود:"عزا عزاست امروز..." روز میلاد حضرت زهرا!!!
6- ورزشگاه آزادی برای دور افتخار ناصر حجازی آماده می شود. انگار نه انگار برای هر بار باز کردن ورزشگاه کلی هزینه می شود(غر زدن مسئولین باشگاه ها از هزینه ی بالای بازی در آزادی را به خاطر بیاورید.)
7- هیچ خبری از روز "مادر" در تلوزیون نیست چه برسد به "مادر شیعه"
9- امروز سوم خرداد سالروز آزادی خرمشهر است... کسی محمد جهان آرا را هم در امروز به اندازه... نه! یک پنجم ناصر حجازی در تلویزون می بیند؟ موسوی و متوسلیان و حسین قجه ای و... به کنار! 
10- به مناسبت ایام شهادت حضرت زهرا در نمایشگاه کتاب امسال کتاب "شیخین: ابوبکر و عمر" از انتشارات احسان با تایپوگرافی اسم این دو نفر و با موضوع خدمات آنها به اسلام با تیراژ(لطفا دقت کنید!) 500,000 عدد!!!! بله 500000 عدد منتشر شد و در نمایشگاه تمام شد!!!!!!!!!!!!!!!!! 500000 نسخه؟!
11- روز مادر من به جهنم، گور پدر آزادی خرمشهر، مادر شیعه هنوز غریب است هنوز...

عباس سیاح طاهری
۰۱ خرداد ۹۰ ، ۱۳:۱۰

ندا

کسی پرسید: خدایا... تو کجایی؟

خطاب امد: تو کجایی؟

...

عباس سیاح طاهری