عصیان

درباره بلاگ
عصیان

عصیان خیزشی است در مقابل تمام ناحقی ها و بی حقی ها... جایی برای گفتن حرفی حق؛ ولو تلخ و کوتاه ...

بایگانی
آخرین مطالب

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «احمدی نژاد» ثبت شده است

۰۶ تیر ۹۲ ، ۱۲:۰۱

از رنجی که می بریم...

این روزها عجیب آشفته بازاری است... همه چیز دارد عوض میشود... همه دارند خودشان را برای دولت جدید آماده میکنند و هرکس به نوعی... اما اتفاقی که دارد می افند و اصلا اتفاق خوبی نیست شکل گرفتن و سرباز کردن عداوت ها و کینه ها نسبت به دولت نهم و دهم و از طرفی دیگر تبدیل دولت به قدیسی است که رجعت خواهد کرد...

افراط و تفریط همیشه همه ما را زمین می زند... متنفرم از این دو... چه آن هایی که احمدی نژاد را می کوبند و چه آنهایی که قدیسش می خوانند...

احمدی نژاد یک انسان بود مثل همه انسان ها... با همه خوبی ها و بدی هایش... با لجاجت ها و ساده گوئی هایش، با ادبیات عامیانه معلمی اش که گاهی سوتی های زیادی هم از آن در می آمد... احمدی نژاد یک "آدم" عادی بود... همین

باید انصاف به خرج داد... من معتقدم که دوری از انصاف هر همه ما را به لب پرتگاه بی اخلاقی هدایت می کند... (کما این که احمدی نژاد را هدایت کرد) این بهترین دلیل برای نوشتن این سطور در این روزهاست... 



این روز ها کسی به رئیس دستگاه قضا ایراد نمی گیرد که دولت را بی قانون می خواند و بچه (آملی لاریجانی: تصمیم رییس جمهور برای بایگانی کردن لایحه جامع وکالت به لجبازی کودکانه شبیه است)  ویا حرف هایی از این دست که کاندیداها در زمان مناظرات زدند و طوری جلوه کردند که انگار دولت این 8 ساله مشغول تخریب بوده نه کار که صدای رهبر را هم درآورد (خدماتى که شده، کارهاى زیربنائىاى که انجام گرفته، سازندگىهائى که انجام گرفته، اینها را نباید ندیده گرفت. اینها در اظهارات نامزدهاى محترم، در برنامههاى دو سه هفتهاىِ تبلیغات انتخابات، غالباً ندیده گرفته میشد. چقدر خوب بود وقتى که مثلاً معضل اقتصادى را بیان میکنند، گرانى را بیان میکنند، تورم را بیان میکنند - که البته اینها واقعیت هم دارد - در کنارش کارهائى که انجام گرفته است، زحماتى که کشیده شده، اینها را هم بیان میکردند. دیدار مسئولان قضایی - 5 تیر 92)

کاش زمان مارا به عقب ببرد و یا کاش تر رسانه ملی بیایید و تمامی فعالیت های احمدی نژاد را در طی این 8 سال با دور تند به مردم نشان بدهد. ببینیم چه بودیه ایم وچه شده ایم. بدون هیچ سوگیری ای و با رعایت انصاف. از زمان تحلیف تا امروز. در تمامی حوزه ها... از این که شاخص بورس چند بوده و الان چگونه است؟ میزان سرانه مسکن، کتاب، فیلم، میزان دریافتی حقوق، بازنشستگی، رشد جمعیت، ضریب جینی، سرمایه در گردش، نقدینگی، میزان پروژه های عمرانی، سد ها، نیروگاه ها، پالایشگاه ها، خطوط ریلی، جاده ای و هوایی، میزان راه های روستایی، اتوبان های بین شهری، تونل ها، تولید ناخالص ملی، میزان صدور نفت، قیمت نفت ، وضعیت صندوق ذخیره ارزی، وام ازدواج، سرانه ازدواج و طلاق، سرانه بهداشت، پزشک خانواده،پیشرفت های فضایی، تعداد سازمان های مردم نهاد (NGO)، سرانه آموزش و پرورش، تعداد معلمین و دانش آموزان، سرانه گسترش حوزه ITC و اینترنت و زیرساخت های محیا شده، مقبولیت جهانی، میزان قطع نامه های صادر شده علیه ایران، فناوری های نوین،  حوزه کشاورزی، واردات محصولات باغی، دانه های روغنی، گندم و...، میزان پیشرفت ها و یا درجازدن های نیروهای مسلح، گسترش ها و عدم توفیق ها در حوزه معدن، میزان واحد های ایجاد شده، حمایت شده و یا ورشکسته شده در صنعت و... 



کاش جایی بود که منصفانه آمارهایی از این دست را عرضه می کرد. آن وقت شاید میشد بهتر درباره رئیس جمهور و اعوان و انصارش و خدمات و خیانت هایش حرف زد. تمام حرف من همین است، نه این که احمدی نژاد بی عیب باشد! نه اصلا! حمدی نژاد یک انسان بود مثل همه انسان ها... با همه خوبی ها و بدی هایش... با لجاجت ها و ساده گوئی هایش، با ادبیات عامیانه معلمی اش که گاهی سوتی های زیادی هم از آن در می آمد... احمدی نژاد یک "آدم" عادی بود... همین که مدتی رئیس جمهور این مملکت بود... نه خدایی می کند و نه دریوزگی... این وسط ایستاده است. مثل خیلی های دیگر، مثل خیلی هایی که این روزها دارند تجربیات دوران ریاست جمهوریشان را مرور می کنند و یا خود را برای ریاست جمهوری آماده می کنند...

تمام حرف من همین است... می ترسم و رنج  میکشم از این که چند سال بعد همین برخورد را به نوعی دیگر با روحانی هم بکنیم... نمی شود آدم در راس قدرت باشد و کار نکند... آن هم کسی مثل احمدی نژاد... (پرکارى این دولت هم انصافاً چیز برجسته‌اى است؛ حتى بعضیهایى که مخالف هم هستند، این را نمى‌توانند انکار کنند؛ یعنى بى‌انصافیها هرچه هم زیاد باشد، نمى‌تواند بر این حقیقت غلبه پیدا کند که دولت شما انصافاً دولت پرکارى است و تلاشتان وکارتان و تحرکتان خیلى زیاد است. این بسیار جاى خرسندى دارد.
دولت نهم و دولت دهم شناخته شده به پرکارى، پشتکار و خسته نشدن؛ سعى کنید این حالت را، این سُمعه‌‌ى خوب را تا آخرین لحظات حفظ کنید؛ خدا هم ان‌‌شاءالله کمکتان خواهد کرد. مقام معظم رهبری 91/6/3)


هنوز یادمان نرفته که زمانی آرزوی شاخص بورس بالای 9000  واحد را داشتیم و امروز شاخص بور در مرز 49000  واحد و پر بازده ترین بورس دنیا است... منهای همه  کارهای دولت همین یک بند کافی است تا ممنون زحمات 8 ساله اش باشیم... 

این ها را ببینید... این ها ملاک است و مصداق نیست منتها کمک می کند به با انصاف نگاه کردن... کاش مصداق ها را می شد پیدا کرد و مقایسه کرد عملکرد ها را...

نقاط ضعف دولت نهم و دهم

نقاط قوت دولت نهم و دهم

عباس سیاح طاهری
۰۲ تیر ۹۲ ، ۱۴:۴۸

لم یشکر المخلوق

نه این که احمدی نژاد بی عیب باشد! نه اصلا!
اما وقتی بعد از 16 سال هنوز هم دوم خرداد برای بعضی ها خاطره انگیز است ما چرا یاد نگیریم که از زحماتمان و داشته هایمان درست استفاده کنیم.

بی انصاف است هرکس که در این 8 سال بگوید کاری نشده... درحوزه اقتصاد دولت این اواخر ضعیف عمل کرد اما هنوز یادمان نرفته که زمانی آرزوی شاخص بورس بالای 9000 داشتیم و امروز شاخص بور در مرز 49000 است...


منهای همه  کارهای دولت همین یک بند کافی است تا ممنون زحمات 8 ساله اش باشیم...

مراسم تقدیر از زحمات 8 ساله احمدی نژاد ایده خوبی است... خدا به برگزار کنندگانش خیر دهد.

سوم تیر، تهران، میدان 7 تیر، سالن سیدالشهدا ساعت 15:30




عباس سیاح طاهری
۱۵ آبان ۹۱ ، ۰۹:۰۳

درباره نامه نگاری های اخیر

مدتی بود توی فکر بودم که درباره این نامه نگاری ها مطلبی را بنویسم که این را دیدم و دیدم چقدر مکامل است:

روزنامه اطلاعات چندی پیش در سلسه مطالبی خاطراتی از استاد کیومرث صابری(گل‌ اقا) را منتشر کرد. یکی از این خاطرات مربوط به اختلافات میان بنی صدر و شهید رجایی است و دستور حضرت امام به رئیس جمهور و نخست وزیر وقت مبنی بر سکوت می‌باشد. بازخوانی خاطرات مشاور شهید رجایی خالی از لطف نیست.

یک خاطره دیگر از آقای رجایی و حضرت امام دارم. امام فرمودند که حق ندارید شما دو تا، رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر(بنی‌صدر و رجایی) حرف بزنید. من شما را ممنوع می‌کنم؛ حرف نزنید. یعنی در مجامع نیایید حرف بزنید که ایجاد اغتشاش بشود؛ با هم بسازید، دوست باشید، برادر باشید که من از زبان آقای طاهری در اصفهان شنیده‌ام و دست‌خطش را دارم. این دست‌خط را برای ۸ شهریور در مکه نوشته است و در خبرنامه مکه چاپ شده است. من آمدم دیدم این بی‌ذوق‌ها دست‌خط آقای طاهری امام جمعه اصفهان را استفاده که کرده‌اند در خبرنامه، دست‌خط را در کاغذهای باطله انداخته‌اند. گفتم: حالا اینها که عقل ندارند من این را بردارم. برداشتم و آوردم ایران، پیش من است. شهادت داده است که آمدیم. هر چی، خرم‌آباد بود کجا بود نمی‌دانم، (در آن نوشته هست) گفتند: آقای رجایی بیا سخنرانی کن. گفت: من سخنرانی نمی‌کنم. گفتند: مردم خودشان را کشتند برو یک سخنرانی برای اینها بکن. گفت: امام گفته است حرف نزنید بحث اینجا هم به هر حال درگیری با بنی‌صدر است، گفتیم: آقا اینجا در این گوشه دور افتاده، گفت: آقای طاهری، امام گفته است حرف نزن، من حرف نمی‌زنم. گفت آخرش هم رفت بالا گفت: چون امام گفته است، حرف نمی‌‌زنم والسلام علیکم… آمد پایین.

زمانی که رجایی از پنجره اتاق من نگاه می‌کرد (چون مشرف به اتاق بنی‌صدر بود) خدا می‌داند آنجا هم من اشک این مرد را دیده‌ام، هنوز نگفته‌ام، نگفته‌ام، فقط برای بهشتی من اشکش را دیده‌ام، گریه کرد گفت من چه کار کنم از دست او که نه تقوی دارد، نه دین دارد، نه راست می‌گوید. گفتم: ببین این مملکت امام زمان است رجایی. اگر ما سقوط کنیم یعنی این که ما هم باطل بوده‌ایم. اگر امام بر حق است، این بنی‌صدر سقوط خواهد کرد و کرد.

یک روزی دیدم این بنی‌صدر مرتب نامه می‌نویسد به رجایی. گفتم من باید جوابش را بدهم. رجایی گفت: تو جوابش را چه جوری می‌خواهی بدهی. گفتم: من می‌نویسم تو امضاء کن. گفت امام گفته است حرف نزنید. گفتم: امام گفته است حرف نزنید، نگفته است ننویسید. گفت: صابری ما چه تأویلی بکنیم؟ امام گفته است آشوب نکنید. خب، نوشتن هم همان حرف زدن است دیگر. گفتم: آقا من نامه می‌نویسم مهر محرمانه می‌کنم پیش من نسخه می‌ماند پیش او یک نسخه می‌ماند. من ۵۰ سال دیگر جواب تاریخ را چه جوری بدهم همه می‌گویند این [روزنامه] انقلاب اسلامی نوشت، کسی جوابش را نداد. ما ۵۰ سال دیگر می‌گوییم مردم، ما جوابش را دادیم و بنا بر حرف امام آن را نگه داشتیم. رجایی گفت آیا بنی‌صدر این را چاپ خواهد کرد. گفته بودم این دیگر مشکل خودش است. به هر حال نوشتیم.

نامه‌ها بعدا در کتاب مکاتبات شهید رجایی چاپ شد. من کتابش کردم و ۱۲۰ هزار تا چاپ شد(در موقع خودش). رفتیم پیش امام، من که نه، آقای رجایی. رجایی گفت: آقا شما گفتید حرف نزن، ایشان به ما بمباران می‌کند، می‌نویسد، اینها در تاریخ می‌ماند. من به احترام حرف شما حرف نمی‌زنم. اما این مشاور فضول ما این‌جوری می‌گوید. گفت: مشاور فضول تو درست می‌گوید. جواب بده ولی منتشر نکن

عباس سیاح طاهری
۱۲ شهریور ۹۱ ، ۱۲:۱۷

جنبش غیر متعهد ها و ما

اجلاس شانزدهم هم با همه مسائل پیرامونی اش به پایان رسید اما چند نکته:

1- کاش رسانه های ما با شفاف سازی صریح و صحیح میزان هزینه های ما برای اجلاس و میزان ارزآوری میهمانان از طرف دیگر را به روشنی بیان می کردند تا از گمانه زنی ها و حرف های "خاله زنکی" جلوگیری میشد. مثلا این که هزینه 4+1 نفر میهمانان برعهده میزبان است و ...

2- کم شدن میوه  و مخصوصا موز در تهران به دلیل تعطیلات و ممنوعیت ورود کامیون بهانه ای شده بود تا برخی فرصت طلبان بگویند میوه ها برده اند برای اجلاس!!! این هم نکته ای بود.

3- علیرغم تعطیلی، بازار تهران در روز 5 شنبه به طرز عجیبی شلوغ بود...

4- عدم تعطیلی شرکت های خصوصی مشکلات زیادی را برای تردد این قشر بوجود آورده بود. کاش فکری به حالشان میشد

5- انصافا تهران این چند روز زیبا شده بود و منظم.

6- نظم برگزاری جلسه افتتاحیه واقعا مثال زدنی بود. ورود های مسئولین و استقبال احمدی نژاد.، ورود خودرو ها دقیقا هر 2 دقیقه و نظم مثال زدنی ما ایرانی ها که معمولاً در این مسائل ضعیفیم بسیار جالب توجه بود.

7- سکوت همگان هنگام ورود حضرت آقا و و حدت شکل گرفته در اطرافش به سبب حضور مسئولبن واقعا شارژمان کرد. کاش ادامه داشته باشد.

8- قطع شدن هدست ها اعصاب خورد کن بود... محسن رضایی در جایی گفته بود مشکل صوت مراسم ها در جمهوری اسلامی مشکلی فوق استراتژیک است!!!!( مال قبله ها)

9- کاش حرف های مرسی و بان کی وون آن طور که واقعیت بود ترجمه می شد... در این صورت آدم ها بهتر شناخته می شوند...

10- اگر از این 122 کشور ما فقط با هر کدام 2 میلیارد دلار قرارداد بسته باشیم می شود 2440000000 دلار که با احتساب دلار 1250 تومان می شود3050000000000 تومان!!! که اصلا کم نیست....


پ/ن: فکر کنید مدیریت همچین فضایی چقدر سخت است... حتی اگر یک ترقه زیر پای کسی می زدند... خداوکیلی دم همه آن هایی که زحمت کشیدند گرم...

عباس سیاح طاهری