حامیان واقعی کارادزیچ
جام جم آنلاین: وقتی رادوان کارادزیچ، رهبر صربهای بوسنی پس از 11 سال فرار از چنگال عدالت نزدیک به 2 هفته قبل بازداشت شد موجی از خوشحالی بوسنی وهرزگوین را که شاهد قساوت بیحد و حصر صربها در حق مسلمانان بوده است، درنوردید.
بوسنیاییها که خشونت جلادانه شبهنظامیان صرب در جریان منازعات مسلحانه سه ساله 1992 تا 1995 بوسنی وهرزگوین چون دریده شدن شکم زنان باردار، قتلعام مردان و نوجوانان ذکور و تعرض به زنان بوسنیایی را هنوز از یاد نبردهاند شادمانه به دام افتادن کارادزیچ را جشن گرفتند.
کارادزیچ به فاصله کوتاهی پس از دستگیری بر اساس تصمیم دولت صربستان در اختیار دادگاه بینالمللی رسیدگی به جنایات جنگی در یوگسلاوی سابق (ICTY) گذاشته شد تا به سزای آنچه مرتکب شده است، برسد اما سوالی که در این بین بیجواب مانده این است که آیا این دادگاه به علل شکلگیری بحران بوسنی، دستهایی که به خصومتهای قومی در یوگسلاوی سابق دامن زدند و علل و عواملی که موجب شد کارادزیچ بهرغم تلاش همهجانبه و هماهنگ دستگاههای اطلاعاتی غرب 11 سال از تیغ قانون در امان ماند هم خواهد پرداخت یا نه؟
چطور ممکن است شخصی هدایتگر اقدامات وحشیانهای که نمونه آنرا جز در قرون وسطی و روزگار بربریت بشر نمیتوان یافت آن هم در قلب اروپای مدرن و متحد باشد و 3 سال با فراغ بال دهها هزار نفر را به خاک و خون بکشد و در ادامه بتواند به مدت11 سال دستگاههای اطلاعاتی عریض و طویل غرب و بوسنیاییهای زخم خورده را که تشنه انتقامگیری بودهاند به این راحتی دور بزند و در آسایش و آرامش زندگی تازهای را شروع کند؟!
افشای این که کارادزیچ برای سالها به طور پنهانی در نشستهای حزب دموکراتیک صربستان (SDS) مشارکت داشته و شخصا هدایت فعالیتهای انتخاباتی این حزب را بر عهده گرفته بوده به غایت شگفتآور است. آیا واقعا ممکن است فردی که از سوی نهاد قضایی فراملیتیای چون ICTY تحت تعقیب است، دستگاههای اطلاعاتی غرب برای نشان دادن توانمندیهای خود به دنبال دستگیری او هستند و بازماندگان جنگ بوسنی با همه وجود آرزوی مرگش را میکنند سالها در بلگراد زندگی کند و فعالیت سیاسی داشته باشد اما به دام نیفتد؟!
در چنین شرایطی احتمال درست بودن ادعاهای اخیر کارادزیچ در مورد قرار گرفتنش زیر چتر حمایتی سیا منطقی و قابل قبول به نظر میرسد. اگر صحت ادعا درست باشد به این معنا خواهد بود که آمریکاییها که با همراهی و همکاری اروپا و ناتو برای پایان دادن به منازعه داخلی یوگسلاوی سابق در بحران بوسنی مداخله کردند بر خلاف قوانین بینالمللی از مهمترین عنصر بروز خشونتها در بوسنی برای سالها حمایت کردهاند.
زمامداران کاخ سفید باید پاسخ دهند چطور میتوان حمایت دستگاه اطلاعاتی این کشور از کسی که دستش به خون هزاران نفر آلوده است را توجیه کرد و توضیحی برای این معما ارائه داد.
پ/ن: یادم می آید زمانی که مرتبط با قضایای بوسنی بودم همیشه این سوال ذهنم را مشغول کرده بود که این موجوداتی که با سر کودکی که از شکم مادرش با سرنیزه بیرون آورده شده و ذبح شده بازی هیجان انگیز و پر هوادار فوتبال را بازی می کنند چه احساسی دارند؟ برای این موجودات ترجیه چه مجازاتی را می دهید؟ من ترجیه می دهم (همانطوری که در مورد صدام هم ترجیه می دادم) این موجودات را داخل یک اتاق شیشه ای بگذارند داخل یک موزه مثل لوور تا ملت بیاییند ببینند چه موجوداتی می توانند در قالب یک آدم تجسم پیدا کنند...