سنگسار ثریا. میم
چند وقت پیش بالاخره بعد از یک سالی که از سفارش دادن به یکی از دوستان شفیق گذشته بود، فیلم سنگسار ثریا.میم به دستم رسید. جدا از ضعف های عمده فیلم که می نویسم، چیزی که خیلی درباره فیلم مرا عذاب داد راحت دروغ گفتن غربیی ها درباره اسلام و انقلاب بود. و متاسفانه تصاویر ارائه شده توی فیلم انقدر طبیعی و سکانس چینی ها آن قدر حرفه ا ی ایست که آدم را تحت تاثیر قرار می دهد. تقریبا در تمامی سکانس های مهم در روستا و منازل شما تصاویر مختلفی از امام خمینی را می بینیم. عشوه گری با چادر (مخصوصا شهره آغداشلو -بازیگر زهرا-) یکی از نکات قابل تامل است که به نظر من بیشتر برای تخریب چادر مد نظر بوده است. نکته جالب اسامی بازیگران نقش منفی است که همه حسن و علی و فاطمه است که خود گویای نظر فیلمساز درباره ی این اسامی است... نشان دادن روستا آن هم با میز و صندلی غذاخوری یه کمی خیلی لایتچسبک! و صد البته نشان از عدم شناخت سیروس نورسته و همسرش (نورسته کارگردان و همسرش "بتی" نویسنده ی فیلمنامه هستند) از ایران است. و یا مثلا نشان دادن پاسدارها با آن هیبتِ عینکِ پلیس و چفیه خیلی مسخره به نظر می رسد.(هر چند که می شود آن را به تصور غربی ها و خصوصا آمریکایی ها از پاسدارها مربوط کرد... یک رمبوی شرقی! کمی لاغرتر و البته ریش دار! با کلاشنیکف و... که بگذریم...) و جالب تر از همه این که در کدام روستا در تمام جهان(و نه ایران) "زنی" پیدا میشود که به زبان خارجی آنقدر مسلط است که می تواند آن طور برای خبرنگار خارجی بلبل زبانی کند؟!
موسیقی بسیار تاثیر گذار و البته فوق العاده فیلم و هزینه ی 5 میلیون! دلاری فیلم (منبع: ویکی پدیا) چندی از نکات قابل تامل این فیلم است. جلوه های ویژه ی بسیار قوی و کامل فیلم هم که توسط گروه جلوه های ویژه فیلم مصائب مسیح تهیه شده یکی از نکات جالب است (آن سکانس کنده شدن پهلوی حضرت مسیح با شلاق تیغ دار را که فراموش نکرده اید که؟ حالا بیایید و در قالب سنگسار بریزید تا بفهمید چه کرده این گروه!!!)
اما آنچه که مرا به نوشتن این پست طولانی مجبور کرد فقط به بهانه ی این فیلم بود و میخواهم یک بار برای همیشه پرونده سنگسار را برای همیشه در ذهن برخی ببندم.
اول به سراغ انجیل رفتم، به گستره حکم سنگسار نگاه کنید که حتی "گاو" هم شامل این حکم می شود (من درباره حکم دینی اون ها نظر نمی دم فقط گستره ی حکم رو میگم! بعدا اسلام رو ببینید):
- اگر کسی را پسری سرکش و فتنهانگیز باشد که سخن پدر و سخن مادر خود را گوش ندهد و هرچند او را تأدیب نمایند ایشان را نشنود، پدر و مادرش او را گرفته نزد مشایخ شهرش به دروازه محلهاش بیاورند و به مشایخ شهرش گویند: این پسر ما سرکش و فتنهانگیز است سخن ما را نمیشنود و مسرف و میگسار است. پس جمیع اهل شهرش او را به سنگ سنگسار کنند تا بمیرد. سفر تثنیه - باب ۲۱، آیه: ۱۸، ۱۹، ۲۱، ۲۲
- لیکن تمامی جماعت گفتند که باید ایشان را سنگسار کنند آنگاه جلال خداوند در خیمهٔ اجتماع بر تمامی بنیاسرائیل ظاهر شد و خداوند به موسی گفت: تا به کی این قوم مرا اهانت نمایند و تا به کی با وجود همهٔ آیاتی که در میان ایشان نمودم به من ایمان نیاورند؟ ایشان را به وبا مبتلا ساخته هلاک میکنم و از نو قومی بزرگ و عظیمتر از ایشان خواهم ساخت. سفر اعداد - باب ۱۴، آیه: ۱۰، ۱۱، ۱۲
- مرد و زنی که صاحب اجنه یا جادوگر باشد البته کشته شوند، ایشان را به سنگ سنگسار کنید، خون ایشان بر خود ایشان است. سفر لاویان - باب ۲۰، آیه: ۲۷
- و اگر برادرت که پسر مادرت باشد یا پسر یا دختر تو یا زن همآغوش تو، با رفیقت که مثل جان تو باشد تو را در خفا اغوا کند و گوید که برویم و خدایان غیر را که تو و پدران تو نشناختید عبادت نماییم... البته او را به قتل رسان، دست تو اول به قتل او دراز شود و بعد دست تمامی قوم و او را به سنگ سنگسار نما تا بمیرد. سفر تثنیه - باب ۱۳، آیه: ۶، ۹
- و چون بنیاسرائیل در صحرا بودند کسی را یافتند که در روز سبت هیزم جمع میکرد و کسانیکه او را یافتند که هیزم جمع میکرد او را نزد موسی و هارون و تمامی جماعت آوردند و او را در حبس نگاه داشتند زیرا که اعلام نشده بود که با وی چه باید کرد و خداوند به موسی گفت: «این شخص البته کشته شود تمامی جماعت او را بیرون از لشکرگاه با سنگها سنگسار کنند!» پس تمامی جماعت او را بیرون از لشکرگاه آورده او را سنگسار کردند و بمرد چنانکه خداوند به موسی امر کرده بود. سفر اعداد - باب ۱۵، آیه: ۳۲، ۳۳، ۳۴، ۳۵
- هرگاه گاوی به شاخ خود مرد یا زنی را بزند که او بمیرد گاو را البته سنگسار کنند و گوشتش را نخورند و صاحب گاو بیگناه باشد ولیکن اگر گاو قبل از آن شاخزن میبود و صاحبش آگاه بود و آن را نگاهنداشت و او مردی یا زنی را کشت، گاو را سنگسار کنند و صاحبش را نیز به قتل رسانند، اگر گاو غلامی یا کنیزی را بزند سی مثقال نقره به صاحب او داده شود و گاو سنگسار شود. سفر خروج - باب ۲۱، آیه: ۲۸، ۲۹، ۳۲
و اما اسلام:
آیتالله محمد فاضل لنکرانی
- چنانچه اصل زنا شرعاً ثابت شده و احصان ثابت نشدهاست فقط صد تازیانه بر او میزنند و سنگسار نمیشود.
- بطور کلی اگر مرد یا زن آزادی که بالغ و عاقل است به اختیار خود زنا کند حد او صد تازیانهاست. و اگر سه مرتبه زنا کند و در هر دفعه،تازیانهاش بزنند در مرتبه چهارم حد او کشتن است. ولی مرد محصن، یعنی مردی که زن دائمی دارد و در حالی که بالغ و عاقل و آزاد بوده با او نزدیکی کرده و هر وقت هم بخواهد میتواند با او نزدیکی کند، اگر چنین مردی به اختیار خود با زنی که بالغه و عاقلهاست زنا کند پس اگر پیرمرد است او را صد تازیانه میزنند و بعد سنگسار میکنند، و اگر جوان است او را فقط سنگسار میکنند.
- چنانچه زنا با اقرارثابت شود و پس از مقداری سنگسار شدن از حفره فرار کند طبق نصّ و فتوا تعقیب نمیشود و او را رها میکنند و قدر متیقّن، موردی است که درد عذاب را گرچه به مقدار کم بچشد و پس از آن، فرار کند.
امام صادقعلیه السلام فرمود:
"زن و مردى که حدّ رجم (سنگسار) بر آنان جارى مىشود، قبلاز اجراى رجم غسل داده مىشوند و حنوط و کفن مىگردند و سپسرجم مىشوند و بر آنان نماز گزارده مىشود و کسى که قصاصمىگردد، نیز همین حکم را دارد یعنى غسل و حنوط و کفن مىشودوسپس قصاص مىگردد و بر او نماز خوانده مىشود ."(وسایل الشیعه,ص703، باب17، حدیث1.)
حکم هاى گوناگون براى زناکار
عصر خلافت عمر بود، در دادگاه او ثابت شد که پنج نفر، عمل منافى عفّت (زنا) انجام داده اند، او درباره همه دستور یکنواخت داد. امام على (ع ) در آنجا حاضر بود و قضاوت عمر را مردود شمرد و فرمود: باید درباره وضع آن مردان زناکار تحقیق شود که اگر حالات مختلف داشتند، احکام آنها نیز فرق پیدا مى کند. به دستور عمر، حالات آن پنج نفر را رسیدگى نمودند، على (ع ) فرمود: اولى را باید گردن زد، دوّمى را سنگسار نمود، به سوّمى صد تازیانه زد، به چهارمى پنجاه تازیانه زد و پنجمى باید ادب گردد. عمر تعجّب کرد و از امام خواست در این باره توضیح دهد. امام على (ع ) فرمود: اولى کافر ذمّى (یهودى یا مسیحى ) است تا وقتى محترم است که به احکام ذمّه عمل کند، در غیر این صورت ، سزاى او کشتن است ، پس او را بجرم زنا گردن بزنید. دوّمى را باید سنگسار کرد، زیرا او مرتکب زناى محصنه ، شده است ، یعنى با اینکه همسر داشته ، زنا کرده است .سوّمى را باید صد تازیانه زد، زیرا جوانى بى همسر بوده که زنا کرده است .چهارمى ، چون غلام است مجازات او نصف مجازات آزاد مى باشد، پس باید پنجاه تازیانه (بجرم زناى غیر محصنه )بخورد. پنجمى دیوانه است ، که فقط باید تنبیه و ادب شود. وقتى که عمر این قضاوت کامل را از امام على (ع ) شنید، خطاب به آنحضرت گفت: " هیچگاه در میان جمعیّتى زندگى نکنم که تو اى ابوالحسن ، در میان آنها نباشى..." )داستان دوستان جلد 5(داستان شماره 71(
تفاسیر آیات سوره نساء
واز زنان شما کسانى که مرتکب زنا شوند، پس چهار نفر از میان شما (مردان مسلمان ) را بر آنان شاهد بگیرید، پس اگر شهادت دادند، آن زنان را در خانه ها (ى خودشان ) نگاه دارید، تا مرگشان فرا رسد، یا آنکه خداوند، راهى براى آنان قرار دهد (و قانون جدیدى بیاورد).
امام صادق علیه السّلام فرمود: مراد از راه دیگر که خداوند قرار مى دهد، حدود الهى و سنگسار و شلاق است .
تفسیربرهان ، ج 1، ص 353.
و حالا دو سوال اساسی:
آیا سنگسار در قرآن آمده است ؟
1- بسیاری از احکام دینی از سنت پیامبر (ص) استنباط میشود نه از قرآن کریم. مثلاً اینکه سگ نجس است حکمی است که همه فقهاء اسلامی قبول دارند ولی در قرآن بدان اشارهای نشده است. حکم رجم هم از همین قبیل است و از سنت پیامبر (ص) استنباط و نقل شده است.
2- حکم سنگسار مخصوص کسانی است که در حالی زنا کنند که: اولاً متأهل و دارای همسر باشد و ثانیاً به همسر خود دسترسی داشته باشد و میتواند با او آمیزش جنسی داشته باشد. مثلاً در سفر نباشد و یا دارای عذر دیگر که منافات با مسائل زناشویی باشد نداشته باشد. مانند عادت ماهیانه و یا ناشزه بودن همسر یا عنین بودن مرد و...
بعد از حصول این شرائط اگر این مرد یا زن متأهل برخوردار از همسر حلال و بی مانع، به گناه زنا آلوده شوند و در فضایی کاملاً آزاد چهار بار به این عمل خود اقرار کنند یا چهار شاهد عادل عیناً این عمل زنا را با خصوصیاتش ملاحظه و مشاهده کرده باشند و در محضر حاکم شرع گواهی دادند.
1- میبینیم که این حکم بگونهای طراحی شده است که جزدر موارد نادر قابل عمل و اجرا نیست و بسیار نادر اتفاق میافتد که چهار شاهد عادل عملی که معمولاً در خفا واقع میشود و کمتر اتفاق میافتد که یک انسان گنهکار در فضایی کاملاً آزاد و بدون درخواست کسی، خود چهار بار اقرار کند و عواقب عمل را هم بداند و حاکم هر بار او را سفارش کند که اقرار تو ممکن است اشتباه باشد و اگر دیگر اقرار نکنی و به چهار مرحله نرسد از تو دست خواهم کشید ولی در عین حال او خود چهار بار اقرار کرده و خود را برای عقوبت مهیا کند با این توصیف مختصر ، حال سؤال این است که چرا اسلام چنین حکمی را وضع کرده است.
2- برای فهم بعضی از مسائل دین اسلام چارهای جز تصویر مجموعه این دین نیست اگر یک چشم زیبا را از بدن جدا کنیم نفرتآور است و اگر یک چشم را در مجموعه بدن ببینم بسیار زیبا و به جا خواهد بود مجموعه تعالیم اسلام مانند یک معما است اگر تأکید اسلام بر عرض و ناموس و حفظ عفت عمومی و امنیت خانوادگی و مسائلی از این قبیل را لحاظ کنیم آنوقت شرائط و مواقف سنگسار را هم ملاحظه کنیم، خواهیم دید که این حکم بسیار حکیمانه و عادلانه است. این قتلی است که به طرز مخصوصی صورت میگیرد تا احدی جرأت تعدی به نوامیس مسلمین را نداشته باشد.
هر قدر حفظ کیان خانواده و عفت اجتماع اهمیت دارد، به همان اندازه مجازات تجاوزکنندگان از این حد، شدیدتر خواهد بود. و غرض از جعل مجازاتی به این شدت عدم تکرار چنین عمل کثیفی است که اگر کمی در مقابل آن کوتاه بیاییم جامعه به فساد کشیده میشود.
چرا احکام اسلامی درست اجرا نمی شود؟
از باب مقدمه یک حدیث شریف از حضرت امام باقر -علیه السلام- در مورد اجرای حدود الهی یادآور میشوم. اگر یک حد از حدود الهی در زمین اجرا شود پاک کنندهتر و نافعتر است از چهل شبانه روز باران(1) در سوره مبارکه مائده آیات 47 ، 45 ، 44 کسانی را که بر طبق احکام و آیات الهی حکم نمیکنند، به ترتیب عنوان: کافرون، ظالمون، و فاسقون یاد کرده است. یا در آیه دوم سوره مبارکه نور میفرماید: "و هرگز درباره آنان (مرد و زن زناکار) در دین خدا رأفت و ترحم روا ندارید. اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید."(2) یعنی اجرای حدود، بخشی از دین است، و ملازمهی ایمان کوتاهی نکردن درباره اجرای آنهاست. اما در این رابطه چندین نکته را باید متذکر شویم:
1- دین مقدّس اسلام همان طور که مجازات سختی برای برخی گناهان تعیین فرموده، اثبات و احراز آن گناهان را نیز خیلی سخت قرار داده است. مثلاً: در اثبات زنا (که مثال زدهاید) فرموده است: "یا با چهار مرتبه اقرار صریح گناهکار،(3) یا با چهار شاهد عادل مرد یا سه مرد و دو زن(4) )همه مؤمن و عادل( ثابت میشود. آن هم به گونهای که بگویند آن دو نفر را در حال زنا دیدهاند. مثل میل در سُرمهدان".(5)
حتی اگر چنانچه سه مرد عادل بگویند ما دیدیم که اینها زنا میکردند و نفر چهارم شاهد نداشته باشند یا بعداً بیاید شهادت بدهد، همه شهود حد قذف )تهمت خلاف عفت( میخورند(6) یعنی: به هر کدام از شهود 80 ضربه تازیانه زده میشود.(7) یا مثلاً شخص سه بار بگوید من فلان گناه را کردهام (خلاف عفت) حدّ زده نمیشود مگر این که دفعه چهارم هم اقرار کند. اقرار با زور هم ارزشی ندارد. یا مثلاً در تحقق سرقت موجب حد 8 شرط(8) معتبر است و در اثبات آن دو شاهد یا دو مرتبه اقرار.(9)
2- سنگسار فقط مجازات زنای محصنه است،(10) و حد زنای غیر محصنه صد مرتبه تازیانه است.(11) و برای این که شخصی محصن باشد )چه مرد و چه زن( شِش شرط(12) ذکر فرمودهاند که از آن جمله است: زانی همسری داشته باشد که هر وقت خواست بتواند با او نزدیکی کند، و هیچ مانعی از آن نباشد، در غیر این صورت محصن نیست و در صورت ارتکاب زنا حدّش سنگسار نخواهد بود بلکه صد تازیانه میخورد.
3- اگر بعد از اقرار توبه کند، امام و حاکم میتواند او را عفو کند یا حدّ را اجرا کند.(13) اگر قبل از اقرار توبه کند حدّ ساقط میشود. و اگر قبل از شهادت شهود هم توبه کند، حدّ ساقط میشود. ولی بعد از شهادت شهود اگر هم توبه کند باید حدّ اجرا شود.(14)
4- حدود با شبهه، برداشته میشوند، مثلاً اگر یکی از دو طرف گناه یا هر دو مدّعی اشتباه باشند، و ادعای آن امکان صحّت داشته باشد. یا مدعی زن و شوهر بودن باشند، حد برداشته میشود.(15)
5- شاید مهمترین علت این سختگیری دین مبین اسلام در این امور حفظ آبروی افراد(16) و نشکستن قبح گناه به واسطه انتشار خبر آن(17) باشد، لذا ائمه معصومین )علیهم السلام( و شخص نبی مکرم (صلی اللَّه علیه و آله) تأکید داشتند گناهکار توبه نماید بین خود و خدایش و آن را بر اجرای حدّ ترجیح میدادند. ولی با این حال بعد از وجوب، حدّ باید اجرا شود.
6- پس ممکن است حدود مورد اشاره با این اوصاف ثابت نمیشوند، یا طبق شرع و قانون توبه میکنند و عفو میشوند، یا اجراء میشوند و شما باخبر نمیشوید.
7- احتمال هم دارد در برخی موارد بدلیل حفظ نظام اسلامی )که به فرموده امام خمینی از واجب واجبات است( و برخی فشارها و خطرات بینالمللی یا داخلی برخی حدود موقّتاً اجرا نشود.
8- ممکن هم هست در مواردی بدون دلیل شرعی احکام اجرا نشود که قابل توجیه نیست و خلاف مبانی اسلام همی میباشد. موفق باشید.
پی نوشت ها:
1. وسائل الشیعه، ج 18، باب 1 از ابواب مقدمات حدود.
2.ترجمه الهی قمشهای.
3.تحریر الوسیله امام خمینی، ج 2، ص 414، مسأله 2.
4.همان، ص 415، مسئلهی 9.
5. همان، مسألهی 10.
6.همان، ص 416، مسأله 12.
7.همان، ص 428، مسأله 2.
8.همان، ص 435 434.
9.همان، ص 439، مسأله 1.
10.تحریر الوسیله، امام خمینی، ج 2، ص 463.
11.همان.
12.همان، ص 457، مسأله 9.
13.همان، ص 460.
14.همان، ص 462، مسأله 16.
15.همان، ص 457، مسأله 7.
16.سوره نور، آیه 4.
17.سوره نور، آیه 19.
پ/ن:
1- اولین جمله ای که بعد از دیدن فیلم به ذهنم رسید این بود که: بعد فیلمسازای ما میگن کمبود سوژه دارن و درباره "سقط جنین" فیلم می سازن... (دقیقا منظورم حاتمی کیاست)
2- برای سینمای ایران متاسفام...