11322 روز تنهایی
چهاردهم تیرماه مصادف با یازده هزار وسیصد بیست و دومین روز حادثهای است که اگر برای تعدادی از اتباع مدنیت متفرعن مغرب زمین به وقوع پیوسته بود ، یقیناً تا به امروز بیش از یازده هزار وسیصد بیست و دو قطعنامه در محکومیت مسببین چنین واقعهای صادر کرده و به امضای یازده هزار وسیصد بیست و دو سازمان مترقی ! مدافع حقوق بشر و مخالف تروریسم بینالملل رسانده بودند . آری چهاردهم تیرماه ، سالروز ربوده شدن چهارتن از اتباع جمهوری اسلامی ایران توسط تروریستهای تحت امر رژیم صهیونیستی در لبنان است .
گناه این چهار تن آن همه عظیم بوده است که قطعاً سزاوار کمترین بذل توجهی از سوی محافل غربی مخالف تروریزم و مدافع منشور حقوق بشر نبودهاند ! اولاً از حیث نژادی و قومی ، جرم این چهار تن کاملاً محرز است . آنان نه منسوب به نژاد صد در صد سفید و پاستوریزة « آنگلوساکسون » بودهاند و نه دست کم چون برخی غربزدگان متولد ممالک جهان سوم ، افتخار! دارا بودن تابعیتِ مضاعفِ جوامع متمدن غربی را داشتهاند . در ثانی ، آنان مرتکب جرم بزرگتری هم شده بودند که در واقع امر ، ناهنجارترین نوع جنایت عقیدتی ! است . این چهار تن ، نه تنها نسبتی با قوم برگزیده گوساله پرستان بنی صهیون نداشتند ، بلکه در زمره معتقدین به افراطیترین اندیشههای بنیادگرایانه و مخل روند سازش خاورمیانه ، یعنی مکتب تشیع امام خیبرشکن علی (ع) بودهاند .
به علاوه ، هر چهار تن ، تبعه کشوری هستند که غرب دموکراتیک و مردم سالار ، سالهاست آرزوی خشکاندن ریشه حیات مردم آن را داشتهاند ! چه گناهی از تابعیت جمهوری اسلامی ایران بالاتر ؟
حال اگر کسی بگوید ، این چهار تن عضو هیأتی دیپلماتیک بودهاند ، معلوم میشود که معنی دیپلماسی را نمیفهمد . دیپلماسی یعنی کشتار صد در صد دموکراتیک صدها تن زن و کودک بنیادگرا ، توسط خلبانان خِردگرای هلیکوپترهای توپدار « آپاچی » ارتش اسرائیل در اردوگاه « قانا » و « جنین » .
شاید برخی مطلقگرایان احساساتی بگویند این چهار تن برای مأموریتی امدادی و نوعدوستانه راهی بیروت شده بودند . معنای مأموریت امدادی و بشردوستانه در لبنان را باید از جناب « آریل شارون » قصاب آوارگان لبنانی و فلسطینی اردوگاههای « جنین » و « صبرا » و « شتیلا » پرسید .
ادعا کردهاند این چهار تن را برغم داشتن مصونیت سیاسی ربودهاند! اصلاً چه کسی به آنان حق مصونیت سیاسی اعطا کرده بود ؟ در ساحت تشخیص مصونیت سیاسی ، تنها مرجع ذیصلاح و معتبر جهانی ، «خرس کوکی» اطفال ریشدار بنی صهیون در کاخ سفید – ببخشید ! – مقام محترم ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکاست!
میگویند یکی از این چهار تن ، کاردار سفارت کشور ایران در بیروت بوده است! چه مدرک جرمی از این بهتر؟!. هنگامی که به فرموده رئیس جمهور سابق خوش قیافه! عمو سام، آقای بوش، ملت ایران تروریست است ، سلمنا که کاردار سفارت چنین ملتی هم یکپا تروریست خطرناک است!
مدعی شدهاند که آن دیگری خبرنگار و عکاس جراید ایران بوده . براساس تصاویر دریافتی از ماهوارههای « پنتاگون » ، فرد مزبور در داخل دوربین عکاسی و قلم خودکارش چندین تُن مواد منفجره جاسازی کرده بود !
هکذا میگویند سومین نفر ایشان ، مسئولیت رانندگی اتومبیل سفارت ایران را بر عهده داشته است . « به گفته یک منبع ناشناس » ! ، اولاً وسیله نقلیه مزبور نه یک اتومبیل معمولی ، بلکه یک دستگاه تانک فوق مدرن مجهز به سکوی پرتاب موشکهای قارهپیما ! بوده است . ضمن آنکه « به اعتقاد برخی صاحب نظران » مشارٌ الیه به علت عدم رعایت سرعت مجاز در جادههای لبنان ، توسط پلیس راهنمایی اسرائیل بازداشت شده است !
و اما آن نفر چهارم ، که گفتهاند پیش از اعزام به این مأموریت دیپلماتیک ، به اتفاق لشکریان آیت الله خمینی در جبهه خرمشهر به جنگ اشغالگران عراقی رفته بود . به گفته یکی از آجودانهای « ژنرال شوارتزکف » یگان دژبان ارتش اسرائیل ، فرد چهارم را به جرم پیشدستی کردن در شکستن شاخ قوی « چاقوکش دیوانه بغداد » بازداشت کرده است .
بدین ترتیب پر واضح است که این قضیه چهار ایرانی ربوده شده در لبنان ، صد در صد مشکوک و از نظر « تحلیلگران آگاه » ! ، بیپایه و اساس است !
* * *
قصد
نگارنده از نوشتن آنچه تا بدینجا خواندید ، نه تحریر مطلبی طنزگونه بوده
است ، نه مناسبتی که به بهانه آن دست به قلم بردیم ، با طنزنویسی و
شوخطبعی نسبتی دارد .
چهاردهم تیرماه امسال ، مصادف بود با سی و یکمین سالگرد ربوده شدن چهار عضو هیأت دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران در مسیر « بیروت » ، توسط عمال تروریست رژیم صهیونیستی . خانوادههای این چهار گروگان مظلوم ایرانی ، سی و یک سال است که چشم به راه آزادی عزیزان خویشاند . از این میان پدر و مادر « کاظم اخوان » خبرنگار و عکاس ربوده شده ، آرزوی دیدار فرزندشان را با خود به سینه سرد خاک بردند مادر محسن موسوی هم به هکذا و پدر تقی رستگار نیز . خانواده « تقی رستگار مقدم » راننده خودرو سفارت ایران نیز ، سالهاست به سان شمع در فراق فرزند اسیرشان ، بیصدا و صبور ، میسوزند و آب میشوند .
و بالاخره . . . در خانهای کوچک و قدیمی ، در محله « مولوی » تهران ، مادر سالخورده و رنج کشیده علمدار رشید فتح خرمشهر ، « حاج احمد متوسلیان » ، دردمندانه چشم به راه دریافت خبری از یوسف گمگشته خویش است .
چهادهم تیرماه ، یک واقعه مشمول مرور ایام شده نیست . عملیات تروریستی ربوده شدن چهار عضو هیأت دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران توسط عمال رژیم صهیونیستی در چهاردهم تیرماه 1361 ، برهان قاطعی بر مظلومیت ملت مقاوم ایران و سند رسوایی دشمنان انقلاب اسلامی ، خصوصاً محافل به اصطلاح مدافع حقوق بشر و مخالف تروریسم و بوقهای تبلیغاتی امپراطوری جهانی شیطان بزرگ است .
آیا مظلومیت مطلق چهار گروگان ایرانی ، از یاد رفتنی و قابل فراموشی است ؟