۲۲ دی ۹۱ ، ۱۸:۲۲
چند خطی درباره سوریه
مقاله یکی از دوستان است که بسیار مقید و دقیق است...
چند هفته قبل بود که خبری عجیب در صدر رسانه های عربی و غربی قرار گرفت: آمریکا گروه تروریستی "جبهة النصرة" وابسته به سازمان "القاعده" را در لیست گروههای تروریستی قرار داد! این اتفاق بعد از گذشت حدود 2 سال از درگیریهای سوریه و جنایات بیشمار این سازمان در حق مردم سوریه رخ داد که تعجب بسیاری را برانگیخت. درباره این جبهه نکاتی حاشیه ای نیز مطرح شده و از جمله اینکه این جبهه دست ساخته اخوان سوریه است که پیش تر در شمال سوریه به اعمال مسلحانه مشغول بوده است و علت در لیست تروریست ها قرار گرفتن آن نیز عدم توجه اخوان به درخواست آمریکایی ها مبنی بر جلوگیری از پرتاب موشکهای فجر پنج، توسط حماس که اخوان فلسطین است بوده که عملی نشد! فارغ از توجه به این نظر، از منظری دیگری نیز می توان به این مساله نگریست. چرا که از هر زاویه ای به درگیریهای سوریه نگاه کنیم ، عملیاتهای "جبهة النصرة" برای مبارزه با حکومت بشار اسد، به نفع آمریکا و اسرائیل است و دلیلی ندارد که این گروه را در لیست تروریست ها قرار دهند و کشورهای دیگر را هم از کمک به آن منع کنند! اما اگر به روند اتفاقات سوریه از دیدی کلی تر بنگریم متوجه میشویم که چند وقتی است معارضه مسلح به پیروزی های میدانی زیادی دست پیدا کرده و با افزایش باور نکردنی کمک های تسلیحاتی و مالی عربی و غربی، امید به سرنگونی حکومت سوریه در دل آمریکایی ها افزایش یافته و به سرعت برای تشکیل حکومت آینده سوریه دست به کار شده اند. آمریکا برای این کار نیاز به وحدت اپوزیسیون در هر دو جبهه نظامی و سیاسی سوریه داشت؛ پس در جبهه سیاسی درست چند روز پس از اعلام اضافه شدن گروه جبهة النصرة به لیست گروه های تروریستی، کنفرانس دوستان سوریه در کشور مراکش تشکیل شد و 114 کشور جهان رسما تشکل مخالف و تازه تاسیس یافته "ائتلاف ملی سوریه" را به عنوان نماینده کشور سوریه به رسمیت شناختند. جالب اینجاست که گروه های مخالف سوری در این 2 سال چندین تشکل اپوزیسیون و معارض تشکیل داده بودند که هیچگاه به وحدت دست نمی یافتند و دائما درگیر اختلافات خود بودند و هیچ گروهی حاضر به کوتاه آمدن در برابر دیگری نبود! اخیرا و با زنده شدن امید سقوط نظام سوریه، آمریکا و اروپا تلاش های سیاسی فراوانی برای وحدت مخالفین بشار اسد کردند و با اعطای سهم به همه گروه ها و حمایت مالی بی نظیر قطر، عربستان و کشورهای خلیج ، این آرزو تا حدی محقق شده و در قالب "ائتلاف ملی سوریه" خودنمایی می کند اما در جبهه نظامی کار آمریکا بسیار سخت تر بود زیرا گروههای مسلح مخالف از کشورهای گوناگون و با برنامه ها و اهداف مختلف و بعضا متغایر با آمریکا و غرب در میدان نبرد شرکت داشتند و به راحتی زیر بار شروط امریکا نمی رفتند. بزرگترین گروه های مسلح در 2 بخش تقسیم می شوند: 1. ارتش آزاد سوریه (جیش الحر) 2. جبهة النصرة (وابسته به القاعده) ارتش آزاد سوریه که اکثر فرماندهان آن را نظامیان جدا شده از ارتش بشار اسد تشکیل می دهند، غالبا افرادی غیر اسلامی و سکولار هستند که دنبال تحقق اهداف اسلام نیستند و خود آمریکا و غرب آنها را تامین مالی و نظامی می کنند. نماینده این ارتش در ائتلاف ملی سوریه شرکت داشت و رسما شروط آمریکا و غرب برای وحدت مخالفین را پذیرفته و به دلیل وابسته بودن مالی و نظامی اش به غرب، عملا راه دیگری جز تبعیت از غرب ندارد، بنا بر این در حکومت آینده سوریه خطری را متوجه آمریکایی ها نخواهد کرد. اما گروه مسلح بزرگ دیگر جبهة النصرة است که رسما خود را شاخه نظامی القاعده معرفی می کند و مورد حمایت کامل ایمن الظواهری رئیس القاعده است. این گروه هدف از جهاد و مبارزه خود در سوریه را نابودی حکومت کافر و ضد اسلامی بشار اسد معرفی کرده و برای احیای "خلافت و امارت اسلامی" تلاش می کند. بنا بر این تمامی فرماندهان و سران ان افرادی به شدت تندرو و متعصب مذهبی هستند که تفکرات سلفی خشنی داشته و دشمن اصلی خود را امریکا و غرب می دانند. نکته ای که در پیام های تلوزیونی ایمن الظواهری هم مشهود بود و به یارانش توصیه کرده بود که فریب حمایت های ترکی، غربی و آمریکایی از مجاهدین در سوریه را نخورند و بدانند که بعد از پیروزی در سوریه دشمن ما آمریکا و غرب خواهد بود و هرگز با هیچ یک از آنها در مورد حکومت آینده سوریه، معامله یا همکاری نمی کنیم. موضعی بسیار روشن که نشان می دهد القاعده بعد از چندین سال مبارزه در کشورهای مختلف، امروز به این نتیجه رسیده است که مناسب ترین مکان برای ایجاد خلافت اسلامی جایی جز سوریه نیست و هرگز حاضر نیست این فرصت تاریخی را از دست بدهد یا با کسی تقسیمش کند. در نتیجه آمریکا هم با همین تحلیل و ترس از ایجاد یک حکومت سلفی تندرو در سوریه و به خطر افتادن امنیت اسرائیل و دیگر متحدانش در منطقه، نام جبهة النصرة را در لیست گروه های تروریستی قرار داده و تمامی عناصر ارتش آزاد سوریه را از همکاری با آنها منع کرده است تا القاعده نتواند هیچ سهمی در حکومت آینده سوریه داشته باشد و حکومتی معتدل، لیبرال و دوست اسرائیل بتواند جایگزین حکومت کنونی شود. به همین دلیل چند روزی است که از درگیریهای میدانی سوریه خبر می رسد عناصر جبهة النصرة در چند منطقه با نیروهای ارتش آزاد درگیر شده اند که منجر به قتل و زخمی شدن تعداد زیادی از 2 طرف شده است علت این درگیری های خونین را هم میتوان در 2 دلیل عمده خلاصه کرد: یک: جبهة النصرة هر منطقه ای از خاک سوریه را که اشغال میکند، تعدادی از عناصرش را برای حفظ امنیت منطقه و پاکسازی کامل آن در آنجا قرارداده و رسما آن منطقه را متعلق به خود و تحت سیطره خود می نامد تا کسی جرات ورود به آنجا را نداشته باشد. (حتی به عناصر ارتش آزاد هم اجازه نزدیکی به آن مناطق را نمی دهند و چند مورد درگیری به دلیل ورود غیر قانونی ارتش آزاد به مناطق استحفاظی جبهة النصرة به وجود آمده است!) این تثبیت زمین ها هم به این دلیل است که بعد از سقوط حکومت سوریه بتوانند بر سر مناطق تحت سیطره خود، تعداد شهرها، پادگانها، تجهیزات و... با حکومت بعدی وارد مذاکره شده و رسما خود را جزئی از قدرت آینده سوریه به حساب بیاورند. دو: همانطور که قبلا اشاره شد، جبهة النصرة به دنبال ایجاد امارت اسلامی در سوریه است و ائتلاف ملی سوریه را هرگز به رسمیت نشناخته و با ارتش آزاد که عناصری عموما لیبرال و سکولار هستند مشکل جدی دارد. غربیها هم که آنها را جزء لیست تروریستها قرار داده اند وجبهة النصرة دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد، پس مانع بعدی آنها برای رسیدن به حکومت آینده، سربازان ارتش آزاد هستند. به همین دلیل رقابت بر سر قدرت آینده سوریه بین این 2 لشکر بزرگ آغاز شده و درگیریهای پراکنده ای در چند وقت گذشته خاصتا بعد از کنفرانس مراکش داشته اند. از آنجایی که هر کدام بقای دیگری را مساوی نابودی خود می داند، پس از همین حالا به درگیریهای بعد از سقوط بشاراسد رو آورده و هر کدام در دو جبهه درگیر شده اند: یکی با نظام سوریه و دیگری مسلحین وابسته به هر یک از گروه ها البته این درگیریها هنوز آن قدر گسترده نشده که آن ها را از مبارزه با حکومت باز بدارد و به اولویت اول آن ها تبدیل شود، اما اگر به همین نحو ادامه پیدا کند ، میتوان امیدوار بود که با مشغول بودن تروریست ها به یکدیگر فرصت بهتری برای ارتش سوریه ایجاد می شود تا قوای خود را تجدید کرده و مناطق بیشتری را پاکسازی کند و از این اختلافات نهایت استفاده را ببرد. در آخر نیز میتوان این اتفاقات را با سخنان اخیر سید حسن نصر الله دبیر کل حزب الله لبنان تطبیق داد که وارد شدن القاعده به معرکه سوریه را یک طرح کاملا آمریکایی برای به دام انداختن تمام عناصر القاعده از سرتاسر جهان معرفی کرده بود. ایشان با هشدار به سران القاعده درباره این خطر بزرگ اینگونه تحلیل کرده که در این طرح تمام نیروهای القاعده از جبهه های مختلف خود یعنی افغانستان، پاکستان، عراق، عربستان، چچن، یمن، لیبی و... به سوریه آورده می شوند و بعد از درگیریهای خشن و طولانی مدت، کم کم انسجام و یکپارچگی خود را از دست داده و با کشته شدن و کاهش تعداد آنها، این سازمان خود به خود به سمت نابودی پیش خواهد رفت و دیگر القاعده وجود خارجی نخواهد داشت. ایشان در آخر هم با جدیت خاصی تاکید داشتند که مخالفین مسلح سوریه قطعا به پیروزی نخواهند رسید و خود آمریکا هم خواهان طولانی شدن این درگیری های میدانی برای کاهش قدرت هر 2 گروه مخالف مسلح است تا بتواند در حکومت آینده سوریه آنها را به راحتی کنترل کرده و تحت فرمان خود در آورد. در هر صورت ما هم به وعده های راستین سید حسن نصرالله ایمان داشته و عادت داریم! امیدوارم این دعای مومنین محور مقاومت هم در حق تروریست های مسلح سوریه مستجاب شود که فرمود : اللهم اشغل الظالمین بالظالمین!
چند هفته قبل بود که خبری عجیب در صدر رسانه های عربی و غربی قرار گرفت: آمریکا گروه تروریستی "جبهة النصرة" وابسته به سازمان "القاعده" را در لیست گروههای تروریستی قرار داد! این اتفاق بعد از گذشت حدود 2 سال از درگیریهای سوریه و جنایات بیشمار این سازمان در حق مردم سوریه رخ داد که تعجب بسیاری را برانگیخت. درباره این جبهه نکاتی حاشیه ای نیز مطرح شده و از جمله اینکه این جبهه دست ساخته اخوان سوریه است که پیش تر در شمال سوریه به اعمال مسلحانه مشغول بوده است و علت در لیست تروریست ها قرار گرفتن آن نیز عدم توجه اخوان به درخواست آمریکایی ها مبنی بر جلوگیری از پرتاب موشکهای فجر پنج، توسط حماس که اخوان فلسطین است بوده که عملی نشد! فارغ از توجه به این نظر، از منظری دیگری نیز می توان به این مساله نگریست. چرا که از هر زاویه ای به درگیریهای سوریه نگاه کنیم ، عملیاتهای "جبهة النصرة" برای مبارزه با حکومت بشار اسد، به نفع آمریکا و اسرائیل است و دلیلی ندارد که این گروه را در لیست تروریست ها قرار دهند و کشورهای دیگر را هم از کمک به آن منع کنند! اما اگر به روند اتفاقات سوریه از دیدی کلی تر بنگریم متوجه میشویم که چند وقتی است معارضه مسلح به پیروزی های میدانی زیادی دست پیدا کرده و با افزایش باور نکردنی کمک های تسلیحاتی و مالی عربی و غربی، امید به سرنگونی حکومت سوریه در دل آمریکایی ها افزایش یافته و به سرعت برای تشکیل حکومت آینده سوریه دست به کار شده اند. آمریکا برای این کار نیاز به وحدت اپوزیسیون در هر دو جبهه نظامی و سیاسی سوریه داشت؛ پس در جبهه سیاسی درست چند روز پس از اعلام اضافه شدن گروه جبهة النصرة به لیست گروه های تروریستی، کنفرانس دوستان سوریه در کشور مراکش تشکیل شد و 114 کشور جهان رسما تشکل مخالف و تازه تاسیس یافته "ائتلاف ملی سوریه" را به عنوان نماینده کشور سوریه به رسمیت شناختند. جالب اینجاست که گروه های مخالف سوری در این 2 سال چندین تشکل اپوزیسیون و معارض تشکیل داده بودند که هیچگاه به وحدت دست نمی یافتند و دائما درگیر اختلافات خود بودند و هیچ گروهی حاضر به کوتاه آمدن در برابر دیگری نبود! اخیرا و با زنده شدن امید سقوط نظام سوریه، آمریکا و اروپا تلاش های سیاسی فراوانی برای وحدت مخالفین بشار اسد کردند و با اعطای سهم به همه گروه ها و حمایت مالی بی نظیر قطر، عربستان و کشورهای خلیج ، این آرزو تا حدی محقق شده و در قالب "ائتلاف ملی سوریه" خودنمایی می کند اما در جبهه نظامی کار آمریکا بسیار سخت تر بود زیرا گروههای مسلح مخالف از کشورهای گوناگون و با برنامه ها و اهداف مختلف و بعضا متغایر با آمریکا و غرب در میدان نبرد شرکت داشتند و به راحتی زیر بار شروط امریکا نمی رفتند. بزرگترین گروه های مسلح در 2 بخش تقسیم می شوند: 1. ارتش آزاد سوریه (جیش الحر) 2. جبهة النصرة (وابسته به القاعده) ارتش آزاد سوریه که اکثر فرماندهان آن را نظامیان جدا شده از ارتش بشار اسد تشکیل می دهند، غالبا افرادی غیر اسلامی و سکولار هستند که دنبال تحقق اهداف اسلام نیستند و خود آمریکا و غرب آنها را تامین مالی و نظامی می کنند. نماینده این ارتش در ائتلاف ملی سوریه شرکت داشت و رسما شروط آمریکا و غرب برای وحدت مخالفین را پذیرفته و به دلیل وابسته بودن مالی و نظامی اش به غرب، عملا راه دیگری جز تبعیت از غرب ندارد، بنا بر این در حکومت آینده سوریه خطری را متوجه آمریکایی ها نخواهد کرد. اما گروه مسلح بزرگ دیگر جبهة النصرة است که رسما خود را شاخه نظامی القاعده معرفی می کند و مورد حمایت کامل ایمن الظواهری رئیس القاعده است. این گروه هدف از جهاد و مبارزه خود در سوریه را نابودی حکومت کافر و ضد اسلامی بشار اسد معرفی کرده و برای احیای "خلافت و امارت اسلامی" تلاش می کند. بنا بر این تمامی فرماندهان و سران ان افرادی به شدت تندرو و متعصب مذهبی هستند که تفکرات سلفی خشنی داشته و دشمن اصلی خود را امریکا و غرب می دانند. نکته ای که در پیام های تلوزیونی ایمن الظواهری هم مشهود بود و به یارانش توصیه کرده بود که فریب حمایت های ترکی، غربی و آمریکایی از مجاهدین در سوریه را نخورند و بدانند که بعد از پیروزی در سوریه دشمن ما آمریکا و غرب خواهد بود و هرگز با هیچ یک از آنها در مورد حکومت آینده سوریه، معامله یا همکاری نمی کنیم. موضعی بسیار روشن که نشان می دهد القاعده بعد از چندین سال مبارزه در کشورهای مختلف، امروز به این نتیجه رسیده است که مناسب ترین مکان برای ایجاد خلافت اسلامی جایی جز سوریه نیست و هرگز حاضر نیست این فرصت تاریخی را از دست بدهد یا با کسی تقسیمش کند. در نتیجه آمریکا هم با همین تحلیل و ترس از ایجاد یک حکومت سلفی تندرو در سوریه و به خطر افتادن امنیت اسرائیل و دیگر متحدانش در منطقه، نام جبهة النصرة را در لیست گروه های تروریستی قرار داده و تمامی عناصر ارتش آزاد سوریه را از همکاری با آنها منع کرده است تا القاعده نتواند هیچ سهمی در حکومت آینده سوریه داشته باشد و حکومتی معتدل، لیبرال و دوست اسرائیل بتواند جایگزین حکومت کنونی شود. به همین دلیل چند روزی است که از درگیریهای میدانی سوریه خبر می رسد عناصر جبهة النصرة در چند منطقه با نیروهای ارتش آزاد درگیر شده اند که منجر به قتل و زخمی شدن تعداد زیادی از 2 طرف شده است علت این درگیری های خونین را هم میتوان در 2 دلیل عمده خلاصه کرد: یک: جبهة النصرة هر منطقه ای از خاک سوریه را که اشغال میکند، تعدادی از عناصرش را برای حفظ امنیت منطقه و پاکسازی کامل آن در آنجا قرارداده و رسما آن منطقه را متعلق به خود و تحت سیطره خود می نامد تا کسی جرات ورود به آنجا را نداشته باشد. (حتی به عناصر ارتش آزاد هم اجازه نزدیکی به آن مناطق را نمی دهند و چند مورد درگیری به دلیل ورود غیر قانونی ارتش آزاد به مناطق استحفاظی جبهة النصرة به وجود آمده است!) این تثبیت زمین ها هم به این دلیل است که بعد از سقوط حکومت سوریه بتوانند بر سر مناطق تحت سیطره خود، تعداد شهرها، پادگانها، تجهیزات و... با حکومت بعدی وارد مذاکره شده و رسما خود را جزئی از قدرت آینده سوریه به حساب بیاورند. دو: همانطور که قبلا اشاره شد، جبهة النصرة به دنبال ایجاد امارت اسلامی در سوریه است و ائتلاف ملی سوریه را هرگز به رسمیت نشناخته و با ارتش آزاد که عناصری عموما لیبرال و سکولار هستند مشکل جدی دارد. غربیها هم که آنها را جزء لیست تروریستها قرار داده اند وجبهة النصرة دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد، پس مانع بعدی آنها برای رسیدن به حکومت آینده، سربازان ارتش آزاد هستند. به همین دلیل رقابت بر سر قدرت آینده سوریه بین این 2 لشکر بزرگ آغاز شده و درگیریهای پراکنده ای در چند وقت گذشته خاصتا بعد از کنفرانس مراکش داشته اند. از آنجایی که هر کدام بقای دیگری را مساوی نابودی خود می داند، پس از همین حالا به درگیریهای بعد از سقوط بشاراسد رو آورده و هر کدام در دو جبهه درگیر شده اند: یکی با نظام سوریه و دیگری مسلحین وابسته به هر یک از گروه ها البته این درگیریها هنوز آن قدر گسترده نشده که آن ها را از مبارزه با حکومت باز بدارد و به اولویت اول آن ها تبدیل شود، اما اگر به همین نحو ادامه پیدا کند ، میتوان امیدوار بود که با مشغول بودن تروریست ها به یکدیگر فرصت بهتری برای ارتش سوریه ایجاد می شود تا قوای خود را تجدید کرده و مناطق بیشتری را پاکسازی کند و از این اختلافات نهایت استفاده را ببرد. در آخر نیز میتوان این اتفاقات را با سخنان اخیر سید حسن نصر الله دبیر کل حزب الله لبنان تطبیق داد که وارد شدن القاعده به معرکه سوریه را یک طرح کاملا آمریکایی برای به دام انداختن تمام عناصر القاعده از سرتاسر جهان معرفی کرده بود. ایشان با هشدار به سران القاعده درباره این خطر بزرگ اینگونه تحلیل کرده که در این طرح تمام نیروهای القاعده از جبهه های مختلف خود یعنی افغانستان، پاکستان، عراق، عربستان، چچن، یمن، لیبی و... به سوریه آورده می شوند و بعد از درگیریهای خشن و طولانی مدت، کم کم انسجام و یکپارچگی خود را از دست داده و با کشته شدن و کاهش تعداد آنها، این سازمان خود به خود به سمت نابودی پیش خواهد رفت و دیگر القاعده وجود خارجی نخواهد داشت. ایشان در آخر هم با جدیت خاصی تاکید داشتند که مخالفین مسلح سوریه قطعا به پیروزی نخواهند رسید و خود آمریکا هم خواهان طولانی شدن این درگیری های میدانی برای کاهش قدرت هر 2 گروه مخالف مسلح است تا بتواند در حکومت آینده سوریه آنها را به راحتی کنترل کرده و تحت فرمان خود در آورد. در هر صورت ما هم به وعده های راستین سید حسن نصرالله ایمان داشته و عادت داریم! امیدوارم این دعای مومنین محور مقاومت هم در حق تروریست های مسلح سوریه مستجاب شود که فرمود : اللهم اشغل الظالمین بالظالمین!
سر نمی زنی یا حوصله نظر دادن نداری؟؟؟؟