انتخاباتیه
اول: این روزها نزدیک انتخابات همه چیز جایش را عوض می کند... آدم ها "عوض" می شوند... و آدمی که درست عوض نشود "عوضی" است...
دوم: من معتقدم نباید تمام کارهای این دولت را زیر سوال برد. احمدی نژاد به غایت یک رئیس جمهور مردمی بود. با عملکردی فوق العاده در حوزه سیاست خارجی در دولت نهم و متوسط رو به خوب در دولت دهم، فوق العاده در حوزه کارهای عمرانی در هر دو دولت، خوب در حوزه آموزش، و ضعیف در حوزه اقتصاد.
بازگشت به گفتمان انقلابی، روحیه جهادی، سه شیفت کار کردن، جرئت مواجهه با غول های برنامه ای کشور مثل هدفمندی یارانه ها، سهمیه بندی سوخت و مسکن مهر را می توان از نقاط مثبت احمدی نژاد دانست.
قصد این نوشته نقد و بررسی احمدی نژاد نیست! چون بحمدلله و به لطف فضای باز نقد این روزها، هم کاندیداها و هم رسانه ها با تیزترین و دقیق ترین تیغ ها از خجالت دولت در می آیند... مراد فقط یادآوری این نکته بود که: " درست است که این دولت مثل آن حیوان نُه مَن شیر ده در آخر کار دارد خراب می کند اما نباید تمام کارهای دولت را و پیشرفت ها را نادیده گرفت" برای حسن ختام این بند لازم است مثالی بزنم: امسال استان خوزستان به مدد رشد بی سابقه احداث "جاده های استاندارد" رتبه اول کاهش تصادفات رانندگی را (آن هم به میزان 47 درصد) از آن خود کرد... این یک کار تنها کلی جای شکر دارد.
سوم: پیشرفت و عدالت، توسعه پایدار، آرامش، بازگشت به قانون، معلم سیاست، هوای تازه، دولت تدبیر و امید، سلام بر زندگی، دولت قانون و شعارهایی از این دست به نظرم این روز ها زیاد ورد زبان کاندیداهاست. به غیر از شعارهای بی ربطی که برخی می دهند مثل : من و تو با هم ما ، بهار و... که بار تشویقی و وعده ای ندارد، همه این شعار ها به نوعی دعوت به چیزی است... آن چیزی که از میان این سخنان امروز اهمیت پیدا می کند به نظرم این چند خط است: "هر کسی که رئیس جمهور آینده این کشور شد باید شعارهای تمامی کاندیداهای شکست خورده را به دقت مطالعه کند. حتی کاندیداهای مستقل بی رای را، چرا که قطعاً مجموع این شعارها خواست "عموم" مردم از رئیس جمهورشان است. خواست به حقی که باید محقق شود...
و این البته همان خواست رهبری هم هست که فرمودند: رئیس جمهور بعدی باید ویژگی های مثبت رئیس جمهور فعلی را دارا باشد... و البته ضعف هایش را (که کاندیداها برای کسب رای روی آن ها زوم کرده اند) نداشته باشد. و این یعنی پیشرفت...
چهارم: این روزها به این نکته زیاد فکر می کنم که: با این که رد صلاحیت مشایی محرز است، برنامه احمدی نژاد برای بقای در بازی قدرت چیست؟ سفرهای سنگین استانی این روزها و افتتاح طرح هایی که شروع شده اند را چه چیزی باید معنا کرد؟ تاریخ نشان داده مردم ما حافظه شان تحت تاثیر احساسات تغییر می کند. اگر در آخر کار این دولت احمدی نژاد بدون معرفی نامزدی و با یک بار بسیار زیاد پروژه های افتتاح شده لبخند ژوکوندی تحویل مخالفینش داد و گفت دیدید "خادم ملت" را چطور به صلابه کشیدند بی دلیل؟! و قدرت را به رئیس جمهور بعدی واگذار کرد، چه؟!
و چهار سال بعد با قدرت متکی به "خاطره خوب پروژه های افتتاح شده" به بازی قدرت بازگشت، آن وقت چه می کنیم؟ آیا می توان تاثیر عمیق فعالیت های سازنده او را در حوزه آبادانی و عمران بی تاثیر دانست؟ البته قصد ندارم تمام فعالیت های دولت را زیر سوال ببرم که مطمئنم بخش اعظمی از آن (و شاید همه آن) خالصاً و برای رضای خدا و خدمت به مردم است. فقط خواستم از این منظر هم به ماجرا نگاه کنم...
آخر الامر:
آدم باید چقدر بزرگ باشد که پس از 1400 سال هم پیکرش به دفاع از شیعه بلند شود... و چقدر باید پست باشد که پس از 1400 سال ببینی جنازه سالم است و آن را تکه تکه کنی...
السلام علیک یا حجر بن عدی؛
...ما تازه فهمیدیم حکمت قبر پنهان مادر را...