۰۷ خرداد ۹۲ ، ۱۲:۱۱
باید ها و نباید های تبلیغات جلیلی
این روزها دیگر روز های روشن شدن خطوط است. حد و مرزها، فعالیت ها و دغدغه ها.
خیلی بی مقدمه من از جلیلی حمایت می کنم. به دلایل فراوان، اما چون مراد من از این نوشته ترغیب برای جذب رای نیست پس می گذرم.
این متن کوتاه از وحید یامین پور است:
لذتی که در سکوت هست در پروپاگاندا
نیست! جلیلی ضد تبلیغ است، کم حرف است، اگر کلمه های «تهدید»، «فرصت» و
«سازوکار» را ازش بگیری، نمی تواند جمله اش را تمام کند. کم ارتباط است و
سرد، حتی وقتی می خندد هم یخ می کنی. کلاً جلیلی ضد رسانه است. آنها که
میخواهند تبلیغش کنند، سردرد میگیرند. احتمالا هیچکس نمی تواند یک جمله ی
هیجان انگیز از او بشنود یا اورا وادار کند رفتاری نمایشی انجام دهد.
چند شب پیش وقتی تلویزیون از او رونمایی
کرد مردم با یک بچه مثبت سربه زیر ولی محکم و قاطع آشنا شدند. احتمالا
خیلی ها تلاش کردند بفهمند او چه می گوید، ولی نفهمیدند. اما این همه ماجرا
نیست.
مخاطبان رسانه خودشان پیام رسانه ای را
رمزگشایی میکنند. خیلی اوقات آنها به حرفها گوش نمی دهند بلکه به ترکیبی از
حرکات، نشانه ها و واکنشها توجه می کنند. هر کاندیدایی هاله ای رسانه ای
دارد - البته نه هاله نور - که ادبیات و سخنان فقط بخشی کوچک از این هاله
را تشکیل می دهد.
هیچکس نمی تواند انکار کند در رمز گشایی
مخاطبان تلویزیونی، نشانگان جلیلی هم نشینی و همسایگی بسیاری با احمدی
نژاد دارد. اما هرچه بیشتر میگذرد مردم با یک ورژن متفاوت از یک احمدی نژاد
نجیب، کم حاشیه، سرد، قاطع و «دشوار یاب» آشنا می شوند. این یک واقعیت است
که جوّ را همین هاله های متفاوت و «دشوار یاب» می سازد. آدمی که نتوان پیش
بینی اش کرد و در عین حال در چشمهایش بتوان برق زیرکی و قاطعیت را خواند.
اینها را گفتم که دائم از اینکه کاندیدای مورد علاقه تان آنچنان که توقع دارید حرف نمی زند، نگران نباشید.
اما حال باید با این کاندیدای بی رسانه چه کنیم؟ من فکر می کنم با رعایت نکات زیر و نگاه هر فرد یک ستاد برای جلیلی میتوان موج رسانه ای عظیمی را ایجاد کرد. به شرطی که همه تبلیغ کنیم. البته این سطور مخاطب خاص دارد که همان ستاد دکتر جلیلی است.
جلیلی باید این کارها را بکند (بدیهی است برای تبلیغ او همه هم باید همین کارها را بکنیم):
1- تبیین وظیفه شورای عالی امنیت ملی در حوزه های مختلف، بگوید شورا چه کار کرده است، شان شورا را در حاکمیت تبیین کند.
2- سطح دسترسی به اطلاعات در شورا را مطرح کند. اشراف اطلاعاتی ای که جلیلی به خاطر حضور در شورای عالی از وضعیت کنونی کشور دارد را هیچ کاندیدایی ندارد. پس این برگ برنده باید رو شود.
3- بیان علت مشکل و راه حل آن، با این رویکرد که شرایط امروزی مردم معلول این علت هاست، مثلا در حوزه تورم و اقتصاد.
4- دوری گزینی از مطرح شدنش به عنوان "فقط مذاکره کننده هسته ای". نباید از هسته ای مثال بزند. باید روی شئون دیگر سیاست خارجی که در آنها بسیار بیشتر از بحث هسته ای سابقه و تبحر دارد تکیه کند.
5-باید کمی ریا بکند! کارهایی را که در شورای عالی کرده است مطرح بکند. مثل ایده ی اقتصاد مقاومتی که به رهبر ارائه کرد یا کشف فساد 3000میلیارد تومانی و...
6- یک بار برای همیشه و فقط یک بار روند پرونده هسته ای را از روزی که در دست گرفته تا امروز به طور شفاف بیان کند. (محملی مناسب برای فیلم)
7-وقتی از فعال کردن ظرفیت ها صحبت می کند باید یک راهکار هم کنارش عرضه بکند.
8- تبیین کارکرد اسناد بالادستی در مقابله با برنامه ای که نامزدهای دیگر می گویند ندارد. وقتی کارکرد اسناد بالادستی را به خوبی برای مردم بیان کرد دیگر کسی به او نمی گوید "کلی حرف میزند" بلکه خواهند گفت: "چقدر نگاه جامعی دارد!"
۹۲/۰۳/۰۷
باور کنید که این راهکارهارو خود یامین پور هم نمیتونه عملی کنه!
اصلا اینا راهکار نیست که بخواد عملی بشه!
اینا فقط برای دوری از عذاب وجدان بابت دستهای خالی هوادارانه اس!
.
اگر تخریب قالیباف رو از رسانه های جلیلی بگیری غیر از انتشار نامه های بدون امضایی که به امضای هزاران بلکه ده هزاران نخبه رسیده هیچ چیز نمی ماند!
.
چه چیز شورا قراره تبیین شه؟
کدوم دستاورد مذاکرات هسته ای بعد از 6 سال ملال آوری قراره تبیین شه؟
چطور میشه با اتکا به اسناد بالا دستی نداشتن برنامه رو توجیه کرد؟!
اگر اسناد بالا دستی کافی بود پس چه نیازی به بودجه های سالانه؟!!
به عنوان دانشجوی مدیریت دولتی از من این حرف رو قبول کنید.
آزاد کردن ظرفیت ازاد کردن ظرفیت
ازاد کردن ظرفیت!
مبهم گویی و کلی گویی و مغلل سرایی. سر درگمی در حدی است که حامیان غیر از کلمه انقلابی و مقاوم به هیچ واژگان قابل اتکاء دیگه ای دسترسی ندارند.
.....
وضعیت برای جلیلی خوب نیست و برای حامیان بدتر!
و این یعنی اینکه مرد خوش طینت ما باید بعد از انتخابات از دبیرخانه شورا هم خداحافظی کند!
گفته بودم که با حضورش در رسانه آرائش ریزش می کند و این روزها این را به عینه می بینم. مورد مثال بسیار است. برای احمدی نژادی ها احمدی نژاد چیز دیگری بود!
تمت!