عصیان

درباره بلاگ
عصیان

عصیان خیزشی است در مقابل تمام ناحقی ها و بی حقی ها... جایی برای گفتن حرفی حق؛ ولو تلخ و کوتاه ...

بایگانی
آخرین مطالب
۲۶ بهمن ۸۵ ، ۱۱:۳۵

Title-less

«انّا لِلّه وَ انّا اِلیه راجِعون»

                             

به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان می رسانم، مؤلف کتاب آیات شیطانی‌ که علیه اسلام و پیامبر و قرآن تنظیم و چاپ و منتشر شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتوای  آن محکوم به اعدام می باشند. از مسلمانان غیور می خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند سریعاَ آن‌ها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس که در این راه کشته شود، شهید است. انشاء الله. ضمناَ اگر کسی دسترسی به مؤلف کتاب دارد ولی خود قدرت اعدام آن را ندارد، او را به مردم معرفی نماید تا به جزای اعمالش برسد.

 

 

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

روح الله الموسوی الخمینی

25 بهمن 1367/ 11 رجب 1409

 

                                      

           

 

پ/ن: چند سال گذشته؟ اگه همون اول کشته بودیمش به پاپ و کاریکاتور های دانمارکی و ... نمی رسید... " تا دیگر کسی جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید"...

عباس سیاح طاهری
۲۶ بهمن ۸۵ ، ۱۱:۳۵

Title-less

«انّا لِلّه وَ انّا اِلیه راجِعون»

                             

به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان می رسانم، مؤلف کتاب آیات شیطانی‌ که علیه اسلام و پیامبر و قرآن تنظیم و چاپ و منتشر شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتوای  آن محکوم به اعدام می باشند. از مسلمانان غیور می خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند سریعاَ آن‌ها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس که در این راه کشته شود، شهید است. انشاء الله. ضمناَ اگر کسی دسترسی به مؤلف کتاب دارد ولی خود قدرت اعدام آن را ندارد، او را به مردم معرفی نماید تا به جزای اعمالش برسد.

 

 

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

روح الله الموسوی الخمینی

25 بهمن 1367/ 11 رجب 1409

 

                                      

           

 

پ/ن: چند سال گذشته؟ اگه همون اول کشته بودیمش به پاپ و کاریکاتور های دانمارکی و ... نمی رسید... " تا دیگر کسی جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید"...

عباس سیاح طاهری

                                                        یا رب الحسین(ع)

دلم گرفته... خیلی... می‌دانی؟! انگار نه انگار محرم است! انگاری مردم را به یک دهه سیاه پوشی  کفایت می‌کند عزای خون خدا را؟! دگر هیچ جا خبری از محرم نیست!...

ای آقا! جشن پیروزی انقلاب است!

انگار نه انگار که پیرمرد گلوی خودش را پاره کرد که انقلاب ما امتداد قیام سیدالشهداء(ع) است! تو گویی گرد مرگ بر سر این شهر ریخته‌اند!

مگر آفتاب از کجا طلوع کرده‌ است که اینچنین شده‌ایم؟ من می‌دانم!

 آفتاب من از سر نیزه طلوع کرده‌است! با گردی از خاکستر تنور خولی! اما هیهات که غباری اندک آفتاب را بپوشاند و تلألواش را مانع شود...

بی خیال اخوی بگذار مشکی پوشیدنمان هم عادتی شود مثل خیلی کارهای دیگرمان...

می گویم: ابا عبدالله! همین صدایش می کنیم دیگر؟ نه؟!!.... پدر بندگان خدا!... پدر... و اگر من بنده خدایم؟!...

امروز عزادار مهربان‌ترین پدر دنیایم... از ازل تا ابد این سرخی پدرم است که مرا حرکت می‌دهد... و امان از سرخی که روز را به شب پیوند می دهد!!!... یا لیتنی کنت معک یا ابتاه... یا ابانا! استغفر لنا... انا کنا خاطئین!

 

15/11/85

خیابان پاسداران

عباس سیاح طاهری

                                                        یا رب الحسین(ع)

دلم گرفته... خیلی... می‌دانی؟! انگار نه انگار محرم است! انگاری مردم را به یک دهه سیاه پوشی  کفایت می‌کند عزای خون خدا را؟! دگر هیچ جا خبری از محرم نیست!...

ای آقا! جشن پیروزی انقلاب است!

انگار نه انگار که پیرمرد گلوی خودش را پاره کرد که انقلاب ما امتداد قیام سیدالشهداء(ع) است! تو گویی گرد مرگ بر سر این شهر ریخته‌اند!

مگر آفتاب از کجا طلوع کرده‌ است که اینچنین شده‌ایم؟ من می‌دانم!

 آفتاب من از سر نیزه طلوع کرده‌است! با گردی از خاکستر تنور خولی! اما هیهات که غباری اندک آفتاب را بپوشاند و تلألواش را مانع شود...

بی خیال اخوی بگذار مشکی پوشیدنمان هم عادتی شود مثل خیلی کارهای دیگرمان...

می گویم: ابا عبدالله! همین صدایش می کنیم دیگر؟ نه؟!!.... پدر بندگان خدا!... پدر... و اگر من بنده خدایم؟!...

امروز عزادار مهربان‌ترین پدر دنیایم... از ازل تا ابد این سرخی پدرم است که مرا حرکت می‌دهد... و امان از سرخی که روز را به شب پیوند می دهد!!!... یا لیتنی کنت معک یا ابتاه... یا ابانا! استغفر لنا... انا کنا خاطئین!

 

15/11/85

خیابان پاسداران

عباس سیاح طاهری
۰۲ بهمن ۸۵ ، ۱۱:۴۲

مُحرم آمد و مَحرم نشدیم...

اعوذ بالله من الکرب والبلاء...
عباس سیاح طاهری
۰۲ بهمن ۸۵ ، ۱۱:۴۲

مُحرم آمد و مَحرم نشدیم...

اعوذ بالله من الکرب والبلاء...
عباس سیاح طاهری
۱۳ دی ۸۵ ، ۱۰:۰۶

هیچ چیز عوض نشده...

می شد درباره خیلی چیز ها مطلب نوشت... از نامه امام به گورباچف، سالگرد شهادت شهید علم الهدی، رفتن احمدی نژاد به خوزستان و... اما نمی توانم...

ناراحتم... از اعدام صدام! تکفیرم نکنید... من آرزو داشتم صدام زنده بماند برای اینکه مردن این جوری اصلاً حال نمی دهد... من دوست داشتم صدام را به حبس ابد محکوم می کردند داخل یک اتاق شیشه ای بعد ما  می رفتیم و او را می دیدیم... فرض کنید... پدر درب و داغون من که عین آدم آهنی است برود و مسبب از بین رفتن جوانیش، سلامتیش و دوستانش را ببیند... چه می کرد آن وقت؟

 

                      عراق

فکر نکنید الان خوب شد ها... نه! فکر می کنید بدنه حزب بعث با آن همه آدم کجا رفتند؟ همه شان مثل فیلم های هپی اند آدم های خوبی شدند و در کنار مردم عراق با اشغالگران دارند می جنگند؟ یا مثل آدم های بد آخر فیلم ها سوختند و دود شدند و بالا رفتند (آخر او یک فرشته بود را که یادتان هست؟) هنوز هم پایبند به صدامند... هنوز هم شیعه دشمن اصلی است... هیچ چیز عوض نشده فقط مترسک سر جالیز را برداشتند... همان هایی که آورده بودندش... پس چرا ما خوشحالی کنیم؟ من از اعدام صدام ناراحتم چون صدام برای اعراب اسطوره بود، اسطوره ای که هم جلوی اسرائیل ایستاد و هم از ناسیونالیسم عرب " اَمام عَدو الفارسی" دفاع کرد. سردار قادسیه با انتخاب اسم قادسیه صدام برای جنگ ایران، اعراب را به دشمنی دیرینه شان با ایران از زمان عمر ابن خطاب یاد آور شد... وحالا شیخ الرئیس صدام حسین التکریتی سردار قادسیه به دست شیعیان در حالی که صلوات می فرستادند و به نفع مقتدا صدر شعار می دادند اعدام شد...

یادمان باشد هیچ چیز عوض نشده فقط مترسک سر جالیز را برداشتند... همان هایی که آورده بودندش...

پ/ن: عزاداری سر قبر صدام را ببینید...

 پ/ن ۲: این را هم ببینید

پ/ن۳: مصوبه شورای عالی امنیت ملی که دیروز احمدی نژاد با دستور رهبر ملغی شدنش را اعلام کرد خیلی برایمان درد آور بود: سرمایه گذاری کلان در خوزستان به علت "همسایه بد" ممنوع. نبض اقتصادی کشور ایران، منبع نفت و گاز ایران هنوز نه آب آشامیدنی دارد و نه گاز...

عباس سیاح طاهری
۱۳ دی ۸۵ ، ۱۰:۰۶

هیچ چیز عوض نشده...

می شد درباره خیلی چیز ها مطلب نوشت... از نامه امام به گورباچف، سالگرد شهادت شهید علم الهدی، رفتن احمدی نژاد به خوزستان و... اما نمی توانم...

ناراحتم... از اعدام صدام! تکفیرم نکنید... من آرزو داشتم صدام زنده بماند برای اینکه مردن این جوری اصلاً حال نمی دهد... من دوست داشتم صدام را به حبس ابد محکوم می کردند داخل یک اتاق شیشه ای بعد ما  می رفتیم و او را می دیدیم... فرض کنید... پدر درب و داغون من که عین آدم آهنی است برود و مسبب از بین رفتن جوانیش، سلامتیش و دوستانش را ببیند... چه می کرد آن وقت؟

 

                      عراق

فکر نکنید الان خوب شد ها... نه! فکر می کنید بدنه حزب بعث با آن همه آدم کجا رفتند؟ همه شان مثل فیلم های هپی اند آدم های خوبی شدند و در کنار مردم عراق با اشغالگران دارند می جنگند؟ یا مثل آدم های بد آخر فیلم ها سوختند و دود شدند و بالا رفتند (آخر او یک فرشته بود را که یادتان هست؟) هنوز هم پایبند به صدامند... هنوز هم شیعه دشمن اصلی است... هیچ چیز عوض نشده فقط مترسک سر جالیز را برداشتند... همان هایی که آورده بودندش... پس چرا ما خوشحالی کنیم؟ من از اعدام صدام ناراحتم چون صدام برای اعراب اسطوره بود، اسطوره ای که هم جلوی اسرائیل ایستاد و هم از ناسیونالیسم عرب " اَمام عَدو الفارسی" دفاع کرد. سردار قادسیه با انتخاب اسم قادسیه صدام برای جنگ ایران، اعراب را به دشمنی دیرینه شان با ایران از زمان عمر ابن خطاب یاد آور شد... وحالا شیخ الرئیس صدام حسین التکریتی سردار قادسیه به دست شیعیان در حالی که صلوات می فرستادند و به نفع مقتدا صدر شعار می دادند اعدام شد...

یادمان باشد هیچ چیز عوض نشده فقط مترسک سر جالیز را برداشتند... همان هایی که آورده بودندش...

پ/ن: عزاداری سر قبر صدام را ببینید...

 پ/ن ۲: این را هم ببینید

پ/ن۳: مصوبه شورای عالی امنیت ملی که دیروز احمدی نژاد با دستور رهبر ملغی شدنش را اعلام کرد خیلی برایمان درد آور بود: سرمایه گذاری کلان در خوزستان به علت "همسایه بد" ممنوع. نبض اقتصادی کشور ایران، منبع نفت و گاز ایران هنوز نه آب آشامیدنی دارد و نه گاز...

عباس سیاح طاهری
۲۷ آذر ۸۵ ، ۱۳:۱۸

... همین و بس!

افسوس که این مزرعه را آب گرفته است        دهقان مصیبت زده را خواب گرفته است...

...

عباس سیاح طاهری
۲۷ آذر ۸۵ ، ۱۳:۱۸

... همین و بس!

افسوس که این مزرعه را آب گرفته است        دهقان مصیبت زده را خواب گرفته است...

...

عباس سیاح طاهری