عصیان

درباره بلاگ
عصیان

عصیان خیزشی است در مقابل تمام ناحقی ها و بی حقی ها... جایی برای گفتن حرفی حق؛ ولو تلخ و کوتاه ...

بایگانی
آخرین مطالب
۲۹ خرداد ۸۵ ، ۱۰:۴۳

بدون شرح

الهی لَولا وَجَبتَنی لَنَزّهتُکَ مِن ذِکری

الهی اگر بر من واجب نکرده بودی تو را از ذکر خویش پاک می کردم...

                                                                                                (مناجات الذاکرین)

 

 

 

 

عباس سیاح طاهری
۲۹ خرداد ۸۵ ، ۱۰:۴۳

بدون شرح

الهی لَولا وَجَبتَنی لَنَزّهتُکَ مِن ذِکری

الهی اگر بر من واجب نکرده بودی تو را از ذکر خویش پاک می کردم...

                                                                                                (مناجات الذاکرین)

 

 

 

 

عباس سیاح طاهری
۲۱ خرداد ۸۵ ، ۱۲:۰۵

دلدار کجاست؟...

یا لطیف

قبل التحریر: در مورد امام

مسیحیان برای ما محترمند، هم خودشان و هم مذهبشان (امام خمینی)

سالروز ارتحال امام خمینی را به همه ایرانیان تسلیت می گوییم

                                                                                                          (شورای خلیفه گری ارامنه)

                                                                                     

                                                                                 * * *

 

توی این مدت نه این که نخواسته باشم بنویسم ها... نه! نمی توانستم بنویسم. واقعاً فشار زیادی بهم می آمد. بذار بگم... پوستم کنده شد! از فشار عصبی درس نخوندن دانشگاه بگیر تا کارهای ستاد احیاء دانشجویی و بهشت زهرا...

سنگ قبر وجهه زمینی شهید است! برای اینکه بتوانی با او حرف بزنی خاک از سنگ قبرش می گیری و بعد بی پرده و خیس با او صحبت می کنی. و بعد سر از قبر برمی داری و بعد بوسه ای به سنگ. (دقیقاً وسط اسم... چیزی در مایه بین ابروان) و لبانت خنکای سرد و خیسی را احساس می کند...

واسه خودم می نویسم... پس واسه من بخون! دل من مثل سنگ سخت شده و اگه بخوام با خودم حرف بزنم باید این سنگو بشورم... با اشک

 

قطعه گم شده ای از پر پرواز کم است       

یازده بار شمردیم و یکی باز کم است

این همه آب که جاریست نه اقیانوس است  

عرق شرم زمین است که سرباز کم است

 

 

عباس سیاح طاهری
۲۱ خرداد ۸۵ ، ۱۲:۰۵

دلدار کجاست؟...

یا لطیف

قبل التحریر: در مورد امام

مسیحیان برای ما محترمند، هم خودشان و هم مذهبشان (امام خمینی)

سالروز ارتحال امام خمینی را به همه ایرانیان تسلیت می گوییم

                                                                                                          (شورای خلیفه گری ارامنه)

                                                                                     

                                                                                 * * *

 

توی این مدت نه این که نخواسته باشم بنویسم ها... نه! نمی توانستم بنویسم. واقعاً فشار زیادی بهم می آمد. بذار بگم... پوستم کنده شد! از فشار عصبی درس نخوندن دانشگاه بگیر تا کارهای ستاد احیاء دانشجویی و بهشت زهرا...

سنگ قبر وجهه زمینی شهید است! برای اینکه بتوانی با او حرف بزنی خاک از سنگ قبرش می گیری و بعد بی پرده و خیس با او صحبت می کنی. و بعد سر از قبر برمی داری و بعد بوسه ای به سنگ. (دقیقاً وسط اسم... چیزی در مایه بین ابروان) و لبانت خنکای سرد و خیسی را احساس می کند...

واسه خودم می نویسم... پس واسه من بخون! دل من مثل سنگ سخت شده و اگه بخوام با خودم حرف بزنم باید این سنگو بشورم... با اشک

 

قطعه گم شده ای از پر پرواز کم است       

یازده بار شمردیم و یکی باز کم است

این همه آب که جاریست نه اقیانوس است  

عرق شرم زمین است که سرباز کم است

 

 

عباس سیاح طاهری
۱۱ خرداد ۸۵ ، ۱۱:۳۷

خمینی ابر استراتژیست قرن...

می توانی نخوانی! می توانی همین الان دست روی موست را به منتها الیه سمت راست صفحه ببری و کمی بالا. و یک فشار کوچک روی موس... و ناگهان صفحه از جلویت غیب می شود مثل اینکه اصلاً نبوده... اما اگر خواندی دیگر خود دانی و...

 

*انشاء الله ما اندوه دلمان را در وقت مناسب با انتقام از آمریکا و آل سعود بر طرف خواهیم ساخت  و داغ و حسرت حلاوت این جنایت بزرگ را بر دلشان خواهیم نهاد...

*پیامبر اسلام(ص) نیازی به مساجد اشرافی و مناره های تزئیناتی ندارد. پیامبر اسلام(ص) دنبال مجد و عزمت پیروان خود بوده است. که متأسفانه با سیاست های غلط حاکمان دست نشانده به خاک مذلت نشسته اند.

*...مگر مسلمانان نمی بینند که امروز مرکز وهابیت در جهان به کانون های فتنه و جاسوسی مبدل شده اند که از یک طرف اسلام اشرافیت، اسلام ابوسفیان، اسلام ملاهای کثیف درباری، اسلام مقدس نماهای بی شعور حوزه های علمی و دانشگاهی، اسلام ذلت و نکبت، اسلام پول و زور، اسلام "فریب و سازش و اسارت"، اسلام حاکمیت سرمایه و سرمایه دارها بر  مظلومین و پابرهنگان و در یک کلمه اسلام امریکایی را ترویج می کنند؟ و از طرف دیگر سر بر آستان سرور خویش، آمریکای جهان خوار می گذارند...

*از خدا می خواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه مسلمین که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ بر آمریکا و شوروی را به صدا در آوریم...

*ما مظلومان همیشه تاریخ و پا برهنگانیم، ما غیر از خدا کسی را نداریم و اگر هزار بار قطعه قطعه شویم، دست از مبارزه با ظالم بر نمی داریم...

*راستی اگر مسلمانان مسائل خود را به صورت جدی با جهان خواران حل نکنند و لااقل خود را به مرز قدرت بزرگ جهان نرسانند، آسوده خواهند بود؟ "هم اکنون اگر آمریکا یک کشور اسلامی را به بهانه حفظ منافع خود با خاک یکسان کند، چه کسی جلوی او را خواهد گرفت؟..."

 

                         

 

*آن ها که تصور می کنند، مبارزه در راه استقلال و آزادی مستضعفین... با سرمایه داری و رفاه طلبی منافات ندارد، با الفبای مبارزه بیگانه اند...تنها آن هایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت را چشیده باشند.

*آمریکا و استکبار در تمامی زمینه ها افرادی را برای شکست انقلاب اسلامی در آستین دارند...

*جنگ ما جنگ عقیده است و جغرافیا و مرز نمی شناسد و ما باید در جنگ اعتقادیمان بسیج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به راه اندازیم...

*... و چه شیرینی بالاتر از این که ملت ایران مثل یک صاعقه بر سر آمریکا فرود آید...

*ما می گوییم تا شرک و کفر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستیم... ما تصمیم داریم پرچم لا اله الا الله را بر قلل رفیع کرامت و بزرگواری به اهتزاز در آوریم...

*بعضی مغرضین ما را  به اعمال سیاست نفرت و کینه توزی در مجامع جهانی توصیف و مورد شماتت قرار می دهند. با دلسوزی های  بی مورد و اعتراض های کودکانه می گویند: "جمهوری اسلامی سبب دشمنی ها شده است و از چشم غرب و شرق و ایادی شان افتاده است." که چه خوب است این سوال پاسخ داده شود که ملت های جهان سوم و خصوصاً ملت ایران، در چه زمانی نزد غربیها و شرقیها احترام داشته اند که امروز بی اعتبار شده اند؟...

*خداوندا! در جهان ظلم و ستم و بیداد، همه تکیه گاه ما تویی و ما تنهای تنهاییم و غیر از تو کسی را نمی شناسیم و غیر از تو نخواسته ایم که کسی را بشناسیم. ما را یاری کن که بهترین یاری کنندگانی...

 

از پیام امام (ره) به مناسبت کشتار حجاج معروف به استراتژی انقلاب

 

                                   

                        

عباس سیاح طاهری
۱۱ خرداد ۸۵ ، ۱۱:۳۷

خمینی ابر استراتژیست قرن...

می توانی نخوانی! می توانی همین الان دست روی موست را به منتها الیه سمت راست صفحه ببری و کمی بالا. و یک فشار کوچک روی موس... و ناگهان صفحه از جلویت غیب می شود مثل اینکه اصلاً نبوده... اما اگر خواندی دیگر خود دانی و...

 

*انشاء الله ما اندوه دلمان را در وقت مناسب با انتقام از آمریکا و آل سعود بر طرف خواهیم ساخت  و داغ و حسرت حلاوت این جنایت بزرگ را بر دلشان خواهیم نهاد...

*پیامبر اسلام(ص) نیازی به مساجد اشرافی و مناره های تزئیناتی ندارد. پیامبر اسلام(ص) دنبال مجد و عزمت پیروان خود بوده است. که متأسفانه با سیاست های غلط حاکمان دست نشانده به خاک مذلت نشسته اند.

*...مگر مسلمانان نمی بینند که امروز مرکز وهابیت در جهان به کانون های فتنه و جاسوسی مبدل شده اند که از یک طرف اسلام اشرافیت، اسلام ابوسفیان، اسلام ملاهای کثیف درباری، اسلام مقدس نماهای بی شعور حوزه های علمی و دانشگاهی، اسلام ذلت و نکبت، اسلام پول و زور، اسلام "فریب و سازش و اسارت"، اسلام حاکمیت سرمایه و سرمایه دارها بر  مظلومین و پابرهنگان و در یک کلمه اسلام امریکایی را ترویج می کنند؟ و از طرف دیگر سر بر آستان سرور خویش، آمریکای جهان خوار می گذارند...

*از خدا می خواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه مسلمین که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ بر آمریکا و شوروی را به صدا در آوریم...

*ما مظلومان همیشه تاریخ و پا برهنگانیم، ما غیر از خدا کسی را نداریم و اگر هزار بار قطعه قطعه شویم، دست از مبارزه با ظالم بر نمی داریم...

*راستی اگر مسلمانان مسائل خود را به صورت جدی با جهان خواران حل نکنند و لااقل خود را به مرز قدرت بزرگ جهان نرسانند، آسوده خواهند بود؟ "هم اکنون اگر آمریکا یک کشور اسلامی را به بهانه حفظ منافع خود با خاک یکسان کند، چه کسی جلوی او را خواهد گرفت؟..."

 

                         

 

*آن ها که تصور می کنند، مبارزه در راه استقلال و آزادی مستضعفین... با سرمایه داری و رفاه طلبی منافات ندارد، با الفبای مبارزه بیگانه اند...تنها آن هایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت را چشیده باشند.

*آمریکا و استکبار در تمامی زمینه ها افرادی را برای شکست انقلاب اسلامی در آستین دارند...

*جنگ ما جنگ عقیده است و جغرافیا و مرز نمی شناسد و ما باید در جنگ اعتقادیمان بسیج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به راه اندازیم...

*... و چه شیرینی بالاتر از این که ملت ایران مثل یک صاعقه بر سر آمریکا فرود آید...

*ما می گوییم تا شرک و کفر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستیم... ما تصمیم داریم پرچم لا اله الا الله را بر قلل رفیع کرامت و بزرگواری به اهتزاز در آوریم...

*بعضی مغرضین ما را  به اعمال سیاست نفرت و کینه توزی در مجامع جهانی توصیف و مورد شماتت قرار می دهند. با دلسوزی های  بی مورد و اعتراض های کودکانه می گویند: "جمهوری اسلامی سبب دشمنی ها شده است و از چشم غرب و شرق و ایادی شان افتاده است." که چه خوب است این سوال پاسخ داده شود که ملت های جهان سوم و خصوصاً ملت ایران، در چه زمانی نزد غربیها و شرقیها احترام داشته اند که امروز بی اعتبار شده اند؟...

*خداوندا! در جهان ظلم و ستم و بیداد، همه تکیه گاه ما تویی و ما تنهای تنهاییم و غیر از تو کسی را نمی شناسیم و غیر از تو نخواسته ایم که کسی را بشناسیم. ما را یاری کن که بهترین یاری کنندگانی...

 

از پیام امام (ره) به مناسبت کشتار حجاج معروف به استراتژی انقلاب

 

                                   

                        

عباس سیاح طاهری
۳۱ ارديبهشت ۸۵ ، ۱۵:۰۴

تکرار تاریخ...

یا من یسبح الرعد بحمده

... و برادران یوسف پیراهن خونین و دروغین او را برای پدرشان آوردند و یعقوب گفت:"هوسهای نفسانی شما کشتن یوسف را برایتان مهیا کرد. و من از خداوند بر آنچه برایم می رسد یاری می طلبم و صبر جمیل پیشه می کنم ... (یوسف- 18)

چرخی بزن! اطرافت را نگاه کن! مگو خبری نیست که هست! فریاد بزن! بگو حقیقت را حتی اگر جانت را بگیرند، مگر نه این است که حنجر ها را می توان برید اما فریاد ها را هرگز؟!

* * *

...برخیز ای چاووش شهر عشق، برخیز!...برخیز و بار دیگر نظاره کن که اگر باور نداری خود چشمان مردانه ات را بگشا و ببین بار دیگر انسان از شجره ممنوعه تناول می کند و از بهشت رانده می شود و ابراهیم در آتش افکنده می شود و نوح در آب ها سرگردان. برخیز و مصلوب شدن دیگر باره مسیح را به نظاره بنشین. برخیز و ببین محمد(ص) را در شعب ابوطالب و سنگینی سنگ را بر سینه یاسر، و داغی خون جای تازیانه را بر تارک پیکر سمیه. برخیز و میخ خونین درب را نظاره کن و شمشیر خون آلوده به خون علی و جگر پاره های حسن و خون حسین و داد از خون حسین...

مگر نه این است که زمان در کف صاحب الزمان است و اینان نیز یاوران او؟بار دیگر کدام معاویه ای سر برآورده که اینچنین سرداران و سربازان سر از اطاعت امام برداشته و بر ابلیس سجده کرده اند؟ نه! اصحاب صاحب الزمان را با سیم و زر چه کار؟ و باز این کدامین قرآن است بر نیزه که "لا حکم الا لله" سر می دهد؟ مگر نیست سر حسین بر نیزه که می خواند:" ام حسبت ان اصحاب الکهف والرقیم کانوا من آیاتنا عجبا؟!"

زنهار که خورشید را پاره ای ابر خاموش سازد.

* * *

راستی... یادم رفته بود که تو نمی بینی! شنیده ام که چشم هایت را کور کرده اند. بشیر عشق را با شهر کوران چه کار؟ که اگر تو از بصر کوری اینان از بصیرت: "ختم الله علی قلوبهم و علی سمعهم و علی ابصارهم... !" پس آن کس که تو را کور کرد نمی فهمید که جذبه چشم را نمی توان با خنجرهای داغ از بین برد؟ و جذبه عشق را با مرگ؟ که اگر مرده بودی کمی از جذبه ات کاسته می شد...

مگر این گوش تاریخ نیست که بعد از بیست سال و اندی هنوز چاووش شهر عشق تو گوشش را کر می کند که: ما با اسرائیل وارد جنگ خواهیم شد هرکس مرد این راه است بسم الله و هر کس نیست خداحافظ !

بگذار زمان بگذرد و تو بمانی و من به تماشای "برادرانت" که زمان آنان را با خود ببرد و من بمانم و تو و راه حق! . برادرانی که عمری با تو نشسته بودند و برخاسته. و تو در کنارشان نماز خواندی حال تو را دندان پوسیده ای نامیده و مرده خواندند.و برادران یوسف...

و پیراهن خونین یوسف آیه صبر جمیل است در طول تاریخ. و تاریخ دوباره تکرار می شود و صبر جمیل...

* * *

برخیز ای یل نام آور، برخیز علمدار عرصه عشق، برخیز و خود به خیل سگان زوزه کش انسان نمایی نگاه کن که به دنبال لاشه ای گندیده تو را از خویش می رانند... پس بیخود نیست که خبر مرگت را دشمنانت می دهند! خبر حسین راعمر سعد برای یزید برد؟؟؟

زنهار که آلوده شوی پهلوان! تو در آن آسمان زلالی هستی که عقاب های در اوج. لکه ای بر آنند بس تاریک!

ای منجی بشر! بشیر عشق، بسیجی! ، تو کجا و این جا کجا؟! این غبارآلوده ترین سرزمین بر گستره سیاره رنج... این جا جایی است که خفتگانش را جز نهیب مرگ چیزی بیدار نخواهد ساخت... جز مرگ و صور اسرافیل! آنگاه که آسمان انفطار یابد و ستارگان پراکنده شوند. آنگاه که دریاها شکافته شوند و انسان ها سر از قبرها بردارند. خواهند دانست که چه پیش فرستاده اند و چه واپس نهاده اند. یا ایها الانسان آن چیست که تو را بر پروردگارت غره داشته است؟! و تو چه می دانی که روز جزا چیست؟ آن روز که کسی را بر دیگری اختیاری نیست و فرمان هرچه هست خاص خداست...

هان فرمانده! بگذار نامت را فریاد کنم. مگر نامت از ریشه حمد نیست و هر چیز به اصل خود باز می گردد؟

هیچ می دانی نامت از دامنه های قلاویزان و بازی دراز تا قلل دست نایافتنی جولان امتداد دارد؟. بشیر عشق، فرمانده عشق، با توام فرمانده! حاج احمد، احمد متوسلیان! اهل بصیرت را با شهر کوران چه کار؟ تو از آسمانی! آسمانی بمان تا ابد...

عباس سیاح طاهری
۳۱ ارديبهشت ۸۵ ، ۱۵:۰۴

تکرار تاریخ...

یا من یسبح الرعد بحمده

... و برادران یوسف پیراهن خونین و دروغین او را برای پدرشان آوردند و یعقوب گفت:"هوسهای نفسانی شما کشتن یوسف را برایتان مهیا کرد. و من از خداوند بر آنچه برایم می رسد یاری می طلبم و صبر جمیل پیشه می کنم ... (یوسف- 18)

چرخی بزن! اطرافت را نگاه کن! مگو خبری نیست که هست! فریاد بزن! بگو حقیقت را حتی اگر جانت را بگیرند، مگر نه این است که حنجر ها را می توان برید اما فریاد ها را هرگز؟!

* * *

...برخیز ای چاووش شهر عشق، برخیز!...برخیز و بار دیگر نظاره کن که اگر باور نداری خود چشمان مردانه ات را بگشا و ببین بار دیگر انسان از شجره ممنوعه تناول می کند و از بهشت رانده می شود و ابراهیم در آتش افکنده می شود و نوح در آب ها سرگردان. برخیز و مصلوب شدن دیگر باره مسیح را به نظاره بنشین. برخیز و ببین محمد(ص) را در شعب ابوطالب و سنگینی سنگ را بر سینه یاسر، و داغی خون جای تازیانه را بر تارک پیکر سمیه. برخیز و میخ خونین درب را نظاره کن و شمشیر خون آلوده به خون علی و جگر پاره های حسن و خون حسین و داد از خون حسین...

مگر نه این است که زمان در کف صاحب الزمان است و اینان نیز یاوران او؟بار دیگر کدام معاویه ای سر برآورده که اینچنین سرداران و سربازان سر از اطاعت امام برداشته و بر ابلیس سجده کرده اند؟ نه! اصحاب صاحب الزمان را با سیم و زر چه کار؟ و باز این کدامین قرآن است بر نیزه که "لا حکم الا لله" سر می دهد؟ مگر نیست سر حسین بر نیزه که می خواند:" ام حسبت ان اصحاب الکهف والرقیم کانوا من آیاتنا عجبا؟!"

زنهار که خورشید را پاره ای ابر خاموش سازد.

* * *

راستی... یادم رفته بود که تو نمی بینی! شنیده ام که چشم هایت را کور کرده اند. بشیر عشق را با شهر کوران چه کار؟ که اگر تو از بصر کوری اینان از بصیرت: "ختم الله علی قلوبهم و علی سمعهم و علی ابصارهم... !" پس آن کس که تو را کور کرد نمی فهمید که جذبه چشم را نمی توان با خنجرهای داغ از بین برد؟ و جذبه عشق را با مرگ؟ که اگر مرده بودی کمی از جذبه ات کاسته می شد...

مگر این گوش تاریخ نیست که بعد از بیست سال و اندی هنوز چاووش شهر عشق تو گوشش را کر می کند که: ما با اسرائیل وارد جنگ خواهیم شد هرکس مرد این راه است بسم الله و هر کس نیست خداحافظ !

بگذار زمان بگذرد و تو بمانی و من به تماشای "برادرانت" که زمان آنان را با خود ببرد و من بمانم و تو و راه حق! . برادرانی که عمری با تو نشسته بودند و برخاسته. و تو در کنارشان نماز خواندی حال تو را دندان پوسیده ای نامیده و مرده خواندند.و برادران یوسف...

و پیراهن خونین یوسف آیه صبر جمیل است در طول تاریخ. و تاریخ دوباره تکرار می شود و صبر جمیل...

* * *

برخیز ای یل نام آور، برخیز علمدار عرصه عشق، برخیز و خود به خیل سگان زوزه کش انسان نمایی نگاه کن که به دنبال لاشه ای گندیده تو را از خویش می رانند... پس بیخود نیست که خبر مرگت را دشمنانت می دهند! خبر حسین راعمر سعد برای یزید برد؟؟؟

زنهار که آلوده شوی پهلوان! تو در آن آسمان زلالی هستی که عقاب های در اوج. لکه ای بر آنند بس تاریک!

ای منجی بشر! بشیر عشق، بسیجی! ، تو کجا و این جا کجا؟! این غبارآلوده ترین سرزمین بر گستره سیاره رنج... این جا جایی است که خفتگانش را جز نهیب مرگ چیزی بیدار نخواهد ساخت... جز مرگ و صور اسرافیل! آنگاه که آسمان انفطار یابد و ستارگان پراکنده شوند. آنگاه که دریاها شکافته شوند و انسان ها سر از قبرها بردارند. خواهند دانست که چه پیش فرستاده اند و چه واپس نهاده اند. یا ایها الانسان آن چیست که تو را بر پروردگارت غره داشته است؟! و تو چه می دانی که روز جزا چیست؟ آن روز که کسی را بر دیگری اختیاری نیست و فرمان هرچه هست خاص خداست...

هان فرمانده! بگذار نامت را فریاد کنم. مگر نامت از ریشه حمد نیست و هر چیز به اصل خود باز می گردد؟

هیچ می دانی نامت از دامنه های قلاویزان و بازی دراز تا قلل دست نایافتنی جولان امتداد دارد؟. بشیر عشق، فرمانده عشق، با توام فرمانده! حاج احمد، احمد متوسلیان! اهل بصیرت را با شهر کوران چه کار؟ تو از آسمانی! آسمانی بمان تا ابد...

عباس سیاح طاهری
۲۶ ارديبهشت ۸۵ ، ۲۳:۴۷

من مسلمانم پس هستم!

امروز این منم... و داعیه اسلامی بلند و پر افتخار! به بلندای زمان و به طول تاریخ

امروز می خواهم خودم را دوباره بشکافم و از درون این هیکل اسلامی خودم را بیابم... می خواهم تحدی کنم!!!

بسم الله الرحمن الرحیم... به نام خدایی که هم بخشنده است و هم مهربان

أ رأیت الذی یُکَذِبُ بالدین... آیا کسی را دیدی که دین را تکذیب کند؟

فذالک الذّی یدّع الیتیم... آنان کسانی هستند که یتیمی را می بینند و از کنارش به راحتی عبور می کنند

ولا یَحُضُ علی طعام المسکین... و جامعه را به نفع گرسنگان تحریک نمی کند(تحضیض = حرکتی که حرکت ایجاد می کند)

فویلٌ للمصلّین... پس وای بر نماز گزاران!

الذین هم عن صَلاتهم ساهون... کسانی که نماز را سبک می شمارند (نمازشان فقط ادای نماز است)

والذین هم یراءون...آن ها ریا کارند!

و یَمنعون الماعون... و مانع از انفاق می شوند.

 

 

خب مسلمانان! من به جرئت می گویم مسلمان نیستم! چون نه کمک به یتیمی می کنم و نه فریاد می زنم آی ی ی ی ی مردم! مال یتیم ها را بدهید! نمازمان هم که هیچ! ریا هم که بعله! انفاق هم که اوتوتو... و من مسلمانم به دین جدید. اسلام بی دردی... اسلام سرمایه داری... اسلام تزویر... اسلام امریکایی... هر روز بعد از نماز مرگ بر امریکا می گوییم؟؟؟؟ الکی نیست که وقتی آقایمان بیایید گروهی می گویند او دین جدیدی آورده است... ما بی دردیم و ...

تا به حال چقدر قرآن ِ محمد(ص) را خوانده ای مسلمان؟

بیایید خدا را باور کنیم...

عباس سیاح طاهری
۲۶ ارديبهشت ۸۵ ، ۲۳:۴۷

من مسلمانم پس هستم!

امروز این منم... و داعیه اسلامی بلند و پر افتخار! به بلندای زمان و به طول تاریخ

امروز می خواهم خودم را دوباره بشکافم و از درون این هیکل اسلامی خودم را بیابم... می خواهم تحدی کنم!!!

بسم الله الرحمن الرحیم... به نام خدایی که هم بخشنده است و هم مهربان

أ رأیت الذی یُکَذِبُ بالدین... آیا کسی را دیدی که دین را تکذیب کند؟

فذالک الذّی یدّع الیتیم... آنان کسانی هستند که یتیمی را می بینند و از کنارش به راحتی عبور می کنند

ولا یَحُضُ علی طعام المسکین... و جامعه را به نفع گرسنگان تحریک نمی کند(تحضیض = حرکتی که حرکت ایجاد می کند)

فویلٌ للمصلّین... پس وای بر نماز گزاران!

الذین هم عن صَلاتهم ساهون... کسانی که نماز را سبک می شمارند (نمازشان فقط ادای نماز است)

والذین هم یراءون...آن ها ریا کارند!

و یَمنعون الماعون... و مانع از انفاق می شوند.

 

 

خب مسلمانان! من به جرئت می گویم مسلمان نیستم! چون نه کمک به یتیمی می کنم و نه فریاد می زنم آی ی ی ی ی مردم! مال یتیم ها را بدهید! نمازمان هم که هیچ! ریا هم که بعله! انفاق هم که اوتوتو... و من مسلمانم به دین جدید. اسلام بی دردی... اسلام سرمایه داری... اسلام تزویر... اسلام امریکایی... هر روز بعد از نماز مرگ بر امریکا می گوییم؟؟؟؟ الکی نیست که وقتی آقایمان بیایید گروهی می گویند او دین جدیدی آورده است... ما بی دردیم و ...

تا به حال چقدر قرآن ِ محمد(ص) را خوانده ای مسلمان؟

بیایید خدا را باور کنیم...

عباس سیاح طاهری