عصیان

درباره بلاگ
عصیان

عصیان خیزشی است در مقابل تمام ناحقی ها و بی حقی ها... جایی برای گفتن حرفی حق؛ ولو تلخ و کوتاه ...

بایگانی
آخرین مطالب
۲۵ اسفند ۸۴ ، ۲۳:۴۷

آغازی بر یک پایان

هر کس آماده است در راه ما دست از جان بشوید و آماده مرگ گردد با ما بیاید، ما فردا صبح حرکت خواهیم کرد...                                                           

                                                                                  امام حسین(ع) شب حرکت از مکه


اول

 

کم کم بوی کاروان می آید. حس می کنی بوی خون و غربت را؟ کاروانی چهل منزلی اکنون به شام نزدیک می شود. یادت می آید؟ قرار گذاشتیم اگر به کاروان عاشورا و به عاشورا نرسیدیم به کاروان شام و بازماندگان کربلا برسیم ... و حالا من خودم را می دانم که در کجای این معادله ایستاده ام  و به کدام کاروان رسیده و به کدام کاروان نرسیده ام و یا اصلاً به کاروان رسیده و با آن همراه شده ام یا نه! اما تو ای دوست تو تکلیف خودت را معین کن که آنان که رفتند کاری حسینی کردند و آنان که ماندند باید کاری زینبی کنند و گرنه یزیدی اند... یادت می آید؟ این جملات را چند بار خوانده ای؟ حسنیان رفتند و زینبیان ماندند و یزیدیان هم!!!

کربلا ما را به خود فرا می خواند و دلهای مشتاق، همچون کبوتران حرم در هوای کربلا پر میکشند. گوش کن به ندای دلت گوش کن که اگر حسین حسین می کند و تو کربلایی هستی به قبله گاه جبهه رو کن. و اگر نه بمان و ننگ ماندن را بپذیر و بدان که آب مانده را مرداب خوانند اما اینان کبوتران جاد حرم عشقند و حرم عشق کربلاست و چگونه در بند خاک بماند آنکه پرواز را آموخته است و راه کربلا را می شناسد؟

ای جوانمرد، بگو از کدامین قبیله ای! اینجا قافله نور راه کربلا می پویند و آنسوی تر دجله و فرات است که هنوز آبشخور گرگان گرسنه ایست کخ آب را بر کربلائیان بسته اند و در افق دور قدس است در اسارت شیطان . راه قدس از کربلا می گذرد یعنی آماده باش تا پای خون و جان. جمجمه ات را به خدا بسپار و دندان صبر بر جگر بگذار و مردانه در صف مردان کربلا بایست  تا گرگان گرسنه یزیدی پیکر حق را مثله نکنند، و تا یزید مظهر ظلم و ناجوانمردی و نام و ننگ و خشم و شهوت در طول تمامی تاریخ است. همانگونه که همواره در تمام  تاریخ صدای «هل من ناصر» امام عشق از جانب کربلا به گوش می رسد و تو ای جوانمرد، بگو از کدامین قبیله ای؟.

شهید آوینی

 

می دانی درد چیست؟ چهل روز از کربلا گذشت و من زنده مانده ام... نه نگو شعار می دهی!!! نه که اگر کربلارا درک کرده بودم (و بودیم) و کربلایی شده بودم (و بودیم) اکنون می بایست بر سر نیزه شعر مستی می خواندم( و می خواندیم) _که بشتاب به کاروان زینب... اربعین هم رفت ... مبادا مثل من در گِل بمانی..._:

هرکه مرکب را به مقصد راند راند                       هرکسی در نیمه ره مــــاند ماند

هرکسی بارسفر را بست بست                                     هر که از بند علایق رست رست

هرکه این ره را به پایان برد برد                                  هرکه از جام شهادت خورد خورد

 

 


دوم

باز هم شب جمعه... و امان از شب جمعه و امان از آن لحظه ای که فریاد در گلو بغض می شود که: "الهم عظم بلائی ... و افرط بی سوء حالی ..." زبانت در دهان نچرخد چرا که نمی توانی بگویی که من بودم که این خطایا را مرتکب شدم... که اگر می دانستی گناه است چرا مرتکب شدی؟ و این بار فریاد می زنی:"الهی هل یرجع العبد الابق الا الی مولاة ام هل یجیره احد سواه؟" خدایا بنده فراری به کجا پناه ببرد به غیر از صاحب خویش؟ آیا غیر از او کسی نگهداریش و حمایتش می کند؟_نماجات خمسه عشر/مناجات التائبین_

الهی چگونه تو را بخوانم در حالی که من، منم! و چگونه تو را نخوانم در حالی که تو، تویی...؟ مهربان خدایم...

 

 


سوم

دوست دارم تمام برنامه هایم با آمدنت به هم بخورد! و تمام زندگیم زیر و رو شود! بمام هستیَم تمام وجود...عالم منفجر شود. آخر تو نمی دانی آمدنت چه می کند با دلم... ای زیباترین و ای شیرین ترین زلزله عالم.بیا و زندگیم را به هم بریز ... بیا و شب تار غیبت را به صبح ظهور آفتابی کن... بیا آقا جان بیا دیگر خسته ایم...

 

 


بعد التحریر

تا 12 فروردین آپ دیت نمی کنم. دارم می رم که روح خسته ام رو  آزاد کنم. یه جایی می رم که بویی از تکنولوژی نرسیده  باشه یه جایی که بشه دور از سر و صدای شهر و بوق ماشین و زنگ موبایل و سر و صدای    

پیام بازرگانی تلویزیون که تبلیغ آدامس و چیپس و پفک می کنه، هوهوی بادو وقتی تو گوشت سیلی می زنه شنید ، یه جایی که وقتی بارون میاد زمین عین یه آبکش آبو تو خودش بکشه یه جایی که آسمونش آبی تره  و شباش ستاره ای تر یه جایی تو آخر دنیا ... جایی که به خدا نزدیک تری ( آگه خیلی مشتاقی نقشه رو بر دار و اطراف زابل دوست محمد رو پیدا کن) منتظر حال و هواش باشید

حلالم کنید

علمدار

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۴/۱۲/۲۵
عباس سیاح طاهری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی