عصیان

درباره بلاگ
عصیان

عصیان خیزشی است در مقابل تمام ناحقی ها و بی حقی ها... جایی برای گفتن حرفی حق؛ ولو تلخ و کوتاه ...

بایگانی
آخرین مطالب
۱۷ شهریور ۸۸ ، ۱۴:۲۵

از سر درد...

این چند روز کمتر می آمدم و بیشتر فکر می کردم... به نوشتن و درست نوشتن! تقریباً هر روز کامنت ها را می خواندم و بهشان فکر می کردم... به این که افراد مخالف چرا فکر نمی کنند و ما را متهم به بی فکری می کنند و این که اصلا چرا دیگر اعتمادی وجود ندارد؟ و این افراد فقط آن چیزی را که از منابع خودشان (که صد البته به دنبال هدفی هستند که برایش تشکیل شده اند) منتشر می شود قبول دارند؟ چرا کمی از بالا به موضوع نگاه نمی کنند و نمی کنیم؟ انتظار دوستان این بوده که مثلاً تلویزیون ملی بیاید با میر حسین مصاحبه کند (که بنده خودم شاهد بودم ایشون حاضر به مصاحبه نشد) و این آقا بگویند که دولت و مجلس و قوه قضائیه و شورای نگهبان رو قبول ندارم (هنوز نوبت رهبر نشده که از این پسر خاله محترم بیانیه ای نوش جان کنند!) و فقط من مهمم؟ وهرچیزی که من و خاتمی بگیم درسته و همه حرف هایی که توی این دادگاه ها  زده میشه دروغه محضه؟ (دقت کنید! دروغ محض نه این که همه اش دروغ نباشد و یه قسمت هایی اش هم راست باشه) که البته چاشنی همه این صحبت ها حفظ نظام است که من نمی دانم منظورش از حفظ نظام یعنی چی؟ یعنی دولت و مجلس و قوه قضائیه و شورای نگهبان جزو نظام نیستند و فقط ایشان نظامند؟ و یا این که هی  بییایند و فتوای شرعی بدهند و بگویند دادگاه شرعی نیست و فرمایشی است و... سوال اینجاست که آیا ایشان حکومت را اسلامی می دانند؟ اگر خیر که هیچ، ولی اگر جواب مثبت باشد، نگاه حکومت به گروهی از بازداشت شدگان نگاه محارب با حکومت است (که اکثراً حلقه نزدیک به ایشانند) و ایشان بهتر می دانند که شرایط زندانی کردن محاربین در اسلام چگونه است و برخورد با ایشان چگونه! پس ما اسلامی عمل نکرده ایم که ایشان انقدر (جسارتاً) گستاخ شده اند که دست پیششان را توی صورت نظام می کوبند... و به قول امام (ره) (که این روز ها بد جوری دارند مصادره اش می کنند برای خودشان این اصلاح طلب ها که... لا اله الا الله) : "اگرماازاول(...) بهطورانقلابیعملکردهبودیم، قلمتماممطبوعاتراشکستهبودیم و تماممجلاتفاسد و مطبوعاتفاسدراتعطیلکردهبودیم و روسایآنهارابهمحاکمهکشیدهبودیم و حزبهایفاسدراممنوعاعلامکردهبودیم و روسایآنهارابهسزایخودشانرساندهبودیم و چوبههایداررادرمیدانهایبزرگبرپاکردهبودیم و مفسدین و فاسدینرادروکردهبودیم، اینزحمتهاپیشنمیآمد..." 1   آن وقت دوست دارم ببینم آقای موسوی در کجای دایره اسلام و حکومت اسلامی قرار می گرفت...

آخرین حرف این که: منازپیشگاهخدایمتعال و ازپیشگاهملتعزیزعذرمیخواهم، خطایخودمانراعذرمیخواهم. مامردمانقلابینبودیم، دولتماانقلابینیست، ارتشماانقلابینیست، ژاندارمریماانقلابینیست، شهربانیماانقلابینیست، پاسدارانماهمانقلابینیستند، منهمانقلابینیستم. اگرماانقلابیبودیم، اجازهنمیدادیماینهااظهاروجودکنند. تماماحزابراممنوعاعلاممیکردیم. تمامجبهههاراممنوعاعلاممیکردیم، یکحزب و آن "حزبالله" حزبمستضعفین، و منتوبهمیکنمازایناشتباهیکهکردم و مناعلاممیکنمبهاینقشرهایفاسددرسرتاسرایرانکهاگرسرجایخودشانننشینندمابهطورانقلابیباآنهاعملمیکنیم. 2




پ/ن:

1 و 2 - امامروح‌الله/ صحیفهنور ج8 ص251

3- این لیستی که از کشته شده ها منتشر شده جعلی است! چون داخلش رفیق شفیق ما (احمد کارگر) هم مرده فرض شده!!! این هم مدرک زنده!

4- این سیستم جدید مصادره مراجع و امام و... هم واقعا گاهی اوقات اعصاب خرد کن می شود... دیروز امام و امروز آیت الله امینی و جوادی... کاش جواب سفت و سختی یه این مصادره کنندگان بدهند... کاش...

5- (این پی نوشت را بعداً اضافه کردم): چون بحث دستگیری عاطفه امام مهم است این مطلب را حتماً بخوانید.

6- کسی که دارد می میرد را احیا می کنند احیای قلبی و ریوی ... دل مرده را هم می توان احیا کرد؟

7- دعا کنید تا در این شب ها دل مرده مرا هم احیا کنند...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۸/۰۶/۱۷
عباس سیاح طاهری

نظرات  (۱۵)

سلام من یه سیستم کلیکی توپ پیدا کردم تازه کاره ولی به ازای 25زیر مجموعه یه ربع سکه میده

البته تو بلاگفا کار میکنه پورسانتش هم خوبه
مثل نرود میخ آهنین در سنگ رو شنیدین حتما!

اگر خدا هم بر عده ای از اینها نازل شود باز هم همانند که بودنند...همگی هدایت می شویم ان شاالله...

مسجد جامع که آمدید مارا از دعای خیرتان محروم نکنید...

با اینکه حرف های حاج مجتبی مثل هر سال تکراری ست ولی یک شب قدر است و یک مسجد جامع بازار...باز هم التماس دعا...
تو از آیین انسانی چه می دانی؟
اگر جان را خدا دادست
چرا باید تو بستانی؟
چرا باید که با یک لحظه غفلت، این برادر را، به خاک و خون بغلتانی؟
اگر این بار شد وجدان خواب‌آلوده‌ات بیدار
تفنگ‌ات را زمین بگذار!
تفنگ‌ات را زمین بگذار!
سلام
تیتر رو دیدم فکر کردم سرت درد می‌کنه بابا!
۱۸ شهریور ۸۸ ، ۱۲:۱۸ شاسکول ها به بهشت نمی روند!
آخه من تو این دو سه هفته به کی سر زدم که شما خودشو ناراحت می کنید ؟؟!!!

من حال ندارم به وبلاگ خودم سر بزنم ، این وضع آپ کردن من است که به طرز داغونی کساد است ! شما نیز نرخ تعیین می کنید ها !!!!!!
بروید به عبادات خالصه بپردازد که مثل ما آهو در برف ! نمانید !!! بروید عبادت کنید که بگوئیم یک نفر هم از صنف وبلاگ نوبسان مقیم مرکز سیمش وصل شده !!! بروید ، تجمع نکنید ، بدبختی مردم دیدن ندارد !!!... ما خودمان یه پا داغانیم !! به هیچ جا هم نرسیدم ، سحرها را مادام خواب ماندیدم ، با این اوضاع فشل بیائیم چه بنویسم ، و به کجا سر بزنیم !!!!
گرد و خاک کردید حسابی...
شما هم برای ما دعا کنید.
با چیزایی که پدرم واسم تعریف کرده بود فکر میکردم امام آدم خیلی خوبی بوده. ولی الان با این تعریفی که شما کردی و گفتی که دستور کشتن می داده فهمیدم باید اول خودم برم تحقیق کنم.
ازت ممنون هستم
۱۹ شهریور ۸۸ ، ۰۲:۲۹ بچه حزب اللهی
شما هم مارا دعا بفرمایید....!
۱۹ شهریور ۸۸ ، ۱۲:۵۷ بنده ی خدا از جزیره مجنون
بسم الله الذی خلق النور من النور
السلام علیک یا ابا صالح المهدی(عج)

سلام ....

حاجی فقط امام رو عشق است و صحیفه نورانی اش را

تنها کسی که در مبارزه با مفسدین و جنایت کاران لحظه ای تعلل نمی کرد

حاجی یادت میاد که چی ها گفته بود ؟


هیهات اگر خمینی یکه و تنها هم بماند ، به راه خود که راه مبارزه با کفر و ظلم و شرک و بت پرستی است ادامه خواهد داد و به یاری بسیجیان جهان اسلام، این پابرهنه های مغضوب دیکتاتورها خواب راحت را از دیدگان سرسپردگانی که به ظلم و ستم خویش اصرار می نمایند سلب خواهد کرد "




خدایا اگر دستبند تجمل نمی بست دست کمانگیر ما را

کسی تا قیامت نمی کرد پیدا از آن کهکشان تیر ما را

ولی خسته بودیم و یاران همدل

به نانی گرفتند شمشیر ما را

ولی خسته بودیم و می برد طوفان

تمام شکوه اساطیر ما را

طلا را که مس کرد؟ دیگر ندانم!!

چه خاصیتی بود اکسیر ما را ؟؟؟



امشب ما رو هم دعا کن


یا علی مددی
سلام
موفق باشید.
لینک شدید
خداحافظ
مرا بسپار در یادت به وقت ریزش باران ، نگاهت گر به آن بالاست
و در رقص دعا قلبت مثال بید لرزید ...
دعایم کن که من محتاج محتاجم

یا علی مدد
التماس دعا
دوست عزیز. بله من وابستگی اسم ترانه به فامیل موسوی را در محاسباتم حساب نکردم چون مدلی برایش نداشتم. ولی دقت کنید که محاسبات من برای تهران بود درحالیکه ادعای تلویزیون ج.ا. این بود که کلا سه ایرانی به نام ترانه موسوی وجود دارند. یعنی اون جمعیت 8 میلیونی تهران را باید باید با 70 میلیون عوض کنم که نتیجه محاسبه خیلی ناراحت کننده تر می‌شود.

ولی حالا بیا اصلا از یک منظر دیگه به قضیه نگاه کنیم. به استناد به وزارت خارجه حدود سه میلیون ایرانی خارج از کشور داریم. فرض کن که اداره ثبت هم راست میگوید و واقعا فقط سه ترانه موسوی وجود داشته باشد. آنوقت احتمال اینکه دو نفر از این سه نفر جزو ایرانیان مقیم خارج از کشور باشند میشود 3/70*3/70 یا تقریبا 1 در 540. یا به عبارتی کمتر از احتمال آوردن 9 شیر متوالی در شیر یا خط.

لطفا دقت کن که این محاسبه هیچ ربطی به وابستگیهای اسم ترانه به فامیل موسوی ندارد و همه اش بر اساس اطلاعات رسمی ای که باید قبول داشته باشی انجام شده.

راستش را بگم من از شما تعجب میکنم. به نظر من باید وجدانتان را خاموش کرده باشی تا بتوانید اینقدر ساده از کنار این قضیه مشکوک بگذرید. شما وقتی فهمیدید که فقط در فامیل درجه دو آقای طائب (فرمانده بسیج) یک ترانه موسوی هست (که آوردندش در تلویزیون) چطور باور میکنید که کلا سه ترانه موسوی در سرتاسر ایران (و ایرانیان مقیم خارج) وجود داشته باشد.
یک حرف دیگر هم برای زدن دارم. قبل از آن بگویم که هیچ علاقه ای به دعوای موسوی احمدی نژاد ندارم. روز قیامت هم وقتی در برابر آن یگانه قرار می‌گیرم، پیروی از هیچکدام اینها و یا رهبر یا هرکس دیگری نجات دهنده من نیست. منم و خودم و باید جواب او را که می‌پرسد "اولم تکونو تعقلون" را بدهم. پس راهی جز راهی که عقل خدادادم به من نشان می‌دهد نخواهم رفت.

و اما آن حرف. طبیعتا شما فکر می‌کنید که در موضع حقید و من هم همینطور. ولی توصیه من به شما و خودم این است که همیشه در ذهن داشته باشیم که انسان موجود جائز الخطایی است. همیشه در ذهن یک احتمال (هرچند اندکی) بدهیم که شاید اشتباه کنیم. که شاید متاثر از نفس (یا تعصب) حق را نبینیم و علیه عقل خداداد عمل کنیم (مثلا به خاطر تعصبمان به آقای ایکس باور کنیم که واقعا سه ترانه موسوی وجود دارند. در حالیکه این با عقل نمیخواند. اگر به جای آقای ایکس آقای موسوی این ادعا را می‌کرد، احتمالا همین شما اولین کسی بودید که این ادعا را مسخره می‌کردید.)

و بلاخره اینکه بترسیم که مبادا از شدت تشنگی برای دانستن حق، اولین برکه گل آلودی که یافتیم را برای نوشیدن انتخاب کنیم. و بدانیم که هروقت حس کردیم که برحق مطلقیم، این آغاز گمراهی ماست.

متاسفانه شما (و رهبرتان و امامتان) آنچنان خود را به حق می‌دانید که حاضرید چوبه های دار برپا کنید و هرکسی نظری جز نظر شما داشته باشد را اعدام کنید. نمی‌دانم در غیاب معصوم و تایید او چگونه شما اینقدر از خود مطمئنید. پس خوف و رجا چه شد؟ چگونه خوف را معنی می‌کنید وقتی خود را برتر از مسلمان مخالف نظریه ولایت فقیه را می‌دانید تا حدی که خون او را مباح می‌کنید.

برایتان دعا میکنم که توفیق توبه پیدا کنید.
۲۱ شهریور ۸۸ ، ۰۰:۴۴ حمید رحیمی نژاد
آخ که من چقدر حرصم میگیره وقتی مصادره ی اینا رو می بینم تو سایتاشون کنار عکس بازرگان و سحابی و یزدی و ... عکس شهید بهشتی و شهید مطهری و آیت الله طالقانی و امام رو می گذارن جدیدا هم که برای آیت الله مکارم و آیت الله جوادی آملی و امینی دندون تیز کردن
خدا به خیر بگذرونه
سلام
به روزم با "تا اطلاع ثانوی فاتحه!"
امشب دل کویری ما را دعای باران کن...
منتظرم
یا علی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی