آقای کروبی، سلام!
درباره نامه دوم کروبی به هاشمی چند نکته به ذهنم می رسد که می نویسم هر چند خیلی امیدوار نیستم این مرد عاقبت به خیر شود...
اول: در بند اول نامه کروبی به دو نکته مهم اشاره کرده است: اول شبه انتخابات (که نیک می دانید و می دانیم شبه انتخابات یعنی انتصابات و این لفظ به سمت چه کسی بر می گردد.) دوم اشاره ای به نامه اولش دارد که گفت: "نامه اول را پس از آن برای شما نوشتم که اخبار بسیار ناگوار و تکان دهنده از درون بازداشتگاهها به گوش من رسید و بر خود دیدم که از شما بخواهم که بنا بر جایگاه حقوقی خود به این اتفاقات رسیدگی کنید و نگذارید که در جمهوری اسلامی تعرض به مال و جان و ناموس مردم تبدیل به امری عادی شود..." یعنی جناب کروبی اولاً هنوز بر گفته ی خویش مبنی بر تجاوز پایبندند چون آن را مرجعی برای خاطرات خود می دانند و ثانیاً تاکید دارند که اخبار "به گوش ایشان رسیده است" و ثالثاً از جایگاه حقوقی آقای هاشمی سخن گفته اند، خب آقای هاشمی ریاست قوه قضائیه اند؟ نماینده رهبر در امور قضایی؟ و یا اشرافی به مسائل قضایی دارند؟ در تمام سابقه ی آقای هاشمی یک روز سابقه فعالیت قضایی وجود دارد؟ این جایگاه حقوقی که در آن نامه اشاره شد ریاست مجمع تشخیص مصلحت است که اگر به شرح وظایفش نگاه بکنید بندی در ارتباط با میانجیگری و یا حکمیت در مسائل قضایی در آن وجود ندارد که این خود موید این مطلب است که از ابتدا نگاه کروبی به آقای هاشمی اشتباه بوده است. طرح بحث دایره مسئولیت آقای هاشمی در انتهای بند اول موید این امر است. در ادامه بیشتر درباره اش خواهم گفت.
راستی آقای کروبی یادشان رفته است که در نظام اسلامی "همه" مسئولند و نه مسئولان که ایشان صلاح مملکت را به ایشان ارجاع می دهند؟!
دوم: حمله به خبرگان آن هم پس از اجلاسیه و صدور بیانیه و گفتن این که می شد این بیانیه را بدون اعضا هم صادر کرد و نیز مطرح کردن این حرف که "رشادت ها و دلیری های امام خمینی و نیروهای انقلابی در عصر ستمشاهی را یادآوری کنم" را می توان مبنای چند تحلیل قرار داد. 1- می توان گفت به نظر آقای کروبی بیانیه پایانی از پیش نوشته شده و فقط در آخر اجلاسیه اعلام شده! حال این چه کسی است که بیانیه اجلاسیه را نوشته است که قدرتش بیشتر از خبرگان است؟ 2- یاد آوری رشادت ها و دلیری های امام خمینی در مقابل رژیم ستمشاهی چه ارتباطی با شرایط موجود جامعه دارد؟ آیا ایشان حکومت کنونی را همتراز حکومت شاه می دانند که دلیری های امام را درمقابل آن یاد آور می شوند و بر مقابله با ظلم و جور تاکید می کنند؟ و حال پیدا کنید امام و شاه را در حکومت کنونی!!!
سوم: فرموده اند: "در آن شرایط (...) نه احتمال قوی به پیروزی بود و نه برنامه ای برای تقسیم غنائم." یعنی الان برنامه وجود دارد؟
مطرح کردن قدس شریف و سرزمین فلسطین در آرمان های امام را هم که آقای کروبی به خوبی در روز قدس به همگان نشان دادند: نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران، نه شرقی نه غربی جمهوری ایرانی و چند شعار دیگر دوستداران آقای کروبی سر دادند.
چهارم: این که ایشان خود را در مقام شاگردی امام و در رکاب اندیشه ایشان و حافظ میراث گرانقدر و ضد استبدادی می دانند بسیار عالی است! اما در جمله بعدی می فرمایند :"چه باک در این مسیر نظام جمهوری اسلامی دفتر شخصی و دفتر حزبی مهدی کروبی را پلمپ کند و روزنامه اش را توقیف و..." آقای کروبی! یا نظام اسلامی است (که خود هم فرموده اید اسلامی است) که باید دید چکار کرده اید که نظام "اسلامی" دفتر شما را پلمپ کرده است. و ثانیاً این تفکر ضد استبدادی چه ربطی به نظام دارد؟ یا نظام اسلامی است یا استبدادی! تکلیف ما را معلوم کنید. در ضمن فکر می کنم " لذت پیروزی خون بر شمشیر" مال اینجا نیست!! کمی اشتباه کردیه آقای کروبی!
پنجم: اینکه آقای هاشمی در قرائت بیانیه پایانی غایب است و سوالات کروبی از ایشان خیلی جالب است! توجه به این نکته ضروری است که بیانیه پایانی را رئیس امضا می کند!!!
ششم: انتظار کروبی از آقای هاشمی چه بوده است؟ آیا انتظار داشتند رهبر را به خاطر تنفیذ رئیس جمهور عزل کنند؟ یا او را در منگنه بگذارند که چرا از ما دلجویی نکرد؟ و یا انتظار داشتند در تریبون مجلس خبرگان به رهبری فحش بدهند تا ایشان راضی شود؟ این جملات چه معنایی دارد؟ "... گویی در آن مجلس جز به تمجید و تجلیل نباید سخن گفت و هیچ خبره ای حق انتقاد از شرایط کشور ندارد و دهان خبره ای که از هفت خوان شورای نگهبان گذشته و توانسته به مجلس خبرگان راه یابد را باید با خاک پر کرد تا مبادا حرفی جز مداحی و تجلیل از شرایط موجود سخنی بگوید..." آقای کروبی! خدا بیدارتان کند! چرا به خبرگان توهین می کنید؟ آیا ارعاب و تهدیدی به خبرگان رسیده است؟ آیا این خبرگان انقدر اختیار و آزادی عمل و عقیده ندارند که حرف های خودشان را بیان کنند؟ آیا این خبرگان همان ائمه جمعه ای نیستند که از تریبون های نماز جمعه سراسر کشور شما را تخطئه کردند و شما می فرمائید که این تریبون ها برای بیان عقیده ای خاص دستاویز شده است؟ یعنی کسانی که در شهرهایشان شما را کوبیندند باید بیایند و در تهران "ناز و گل تان " کنند؟ و از شما برای دلجویی دعوت کنند؟ مگر کسی به عمل این افراد شک دارند که شما از آوردن بلا بر سر قانون اساسی توسط ایشان ناله تان به هوا بلند است؟ (که شما از همه بهتر می دانید که یکی از شرایط امام جماعت _ و نه جمعه که جمعه جای خود دارد _ عدالت است.) که صد البته همین جناب آیت الله دستغیب سندی است بر حقانیت این حرف که خبرگان در بیان آزادند و اگر به ایشان حرفی زده شده باز از جانب همان خبرگان بوده نه کسی خارج از این جمع.
راستی! آقای کروبی فرموده اید رهبری باید برای حمایت از نماینده ی خبرگان وارد عمل شود! مگر شما خبرگان را شایسته ی اعمال فشار و کنترل بر رهبری بر آنچه که شما عملکرد پس از شبه انتخابات نمی دانستید؟ مگر شما از آقای هاشمی به خاطر عدم نظارت بر رهبر انتقاد نمی کردید؟ مگر شما نبودید که... بگذریم! آقای کروبی! یا رهبر و عملکردش را قبول داشته باشید و یا بر عقیده تان مبنی بر محدود کردن رهبر به خاطر اشتباهاتش راسخ باشید! یا رومی روم ، یا زنگی زنگ...
هفتم: آقای کروبی! چرا دردتان می آید که آقای هاشمی فعالیت های شما را که می خواستید "بحران" جلوه اش دهید "فتنه" خواند؟ چرا دردتان می آید سیاست خارجی عزتمندی را که رهبری تایید فرمودند و شما یارای مقابله با آن را به دلیل مواضع ذلت مدارانه ای که در مدت در قدرت بودنتان اتخاذ کردید، مردم برگزینند؟ آیا بهتر نبود از این قوطی خود ساخته بیرون می آمدید و مشاهده می کردید جریان روال زندگی مردم در شرایط عادی قرار دارد و همه چیز طبیعی است و نه بحرانی؟
هشتم: جناب کروبی این حرف ها آشنا نیست؟ شاید امروز وصف حال شما باشد: "... و مىدانیم که قدرتهاى بزرگ چپاولگر در میان جامعهها افرادى به صورتهاى مختلف از ملیگراها و روشنفکران مصنوعى و روحانى نمایان که اگر مجال یابند از همه پرخطرتر و آسیب رسانترند ذخیره دارند که گاهى سى- چهل سال با مشى اسلامى و مقدس مآبى یا «پان ایرانیسم» و وطن پرستى و حیلههاى دیگر، با صبر و بردبارى در میان ملتها زیست مىکنند و در موقع مناسب مأموریت خود را انجام مىدهند. و ملت عزیز ما در این مدت کوتاه پس از پیروزى انقلاب نمونههایى از قبیل «مجاهد خلق» و «فدایى خلق» و «تودهاى» ها و دیگر عناوین دیدهاند، و لازم است همه با هوشیارى این قسم توطئه را خنثى نمایند و از همه لازمتر حوزههاى علمیه است که تنظیم و تصفیه آن با مدرسین محترم و افاضل سابقهدار است با تأیید مراجع وقت. و شاید تز «نظم در بىنظمى» است از القائات شوم همین نقشه ریزان و توطئه گران باشد" (1) و یا این سخنان: " وصیت اینجانب به آن طایفه از روحانیون و روحانى نماها که با انگیزههاى مختلف با جمهورى اسلامى و نهادهاى آن مخالفت مىکنند و وقت خود را وقف براندازى آن مىنمایند و با مخالفان توطئهگر و بازیگران سیاسى کمک، و گاهى به طورى که نقل مىشود با پولهاى گزافى که از سرمایه داران بیخبر از خدا دریافت براى این مقصد مىکنند کمکهاى کلان مىنمایند، آن است که شماها طرفى از این غلطکاریها تاکنون نبسته و بعد از این هم گمان ندارم ببندید"(2)
آخر سخن: خداوندا همه ی کسانی را که در هر لباسی دارند به این مملکت خیانت می کنند رسوا بگردان!
پ/ن:
1- (1) و (2) صحیفه امام جلد 21 صفحات 425 و 445
2- انصافاً تیکه کروبی به کیهان خیلی باحال بود!
3- این نامه نگذاشت سیاسی ننویسم! عکسام موند. در اولین فرصت می ذارم رو سایت.
4- ترم جدید شروع شد... حالا حالاها هی باید بدوم دنبال طرحای ترم پیشم!
بیا ببین ... پشت صحنه باور نکردنی سریال جومونگ !!
چیزی که برای ما سانسور کردن ؟!!